چکیده:
شاید بتوان گفت مسئلة حق تاریخچهای به درازای عمر انسان دارد؛ حضرت آدم (ع) برای خداوند حق عبودیت قایل بود و قابیل در توهم خود حق کشتن هابیل را برای خود معتقد بوده است. دین مبین اسلام و پیشوایان آن حقهای گوناگونی را مطرح و برآن تاکید کردهاند، کمااینکه مسئلة حق برای انسان غربی- به ویژه انسانهای معاصر- یکی از کاربردیترین مسائل است. حقهایی که انسان برای خود یا موجودات دیگر ادعا میکند مشتمل بر انواعی است که دو قسم اساسی آن حقهای قانونی و حقهای طبیعی است. معنای حق و حقهای قانونی و تکوینی و دقت در لوازم آنها در شناخت پرکاربردترین مسئله در علم اخلاق و حقوق و سیاست دخالت اساسی دارد. ازاینرو، این نوشتار در صدد بیان معانی و بویژه لوازم و ویژگیهای اساسی حقهای اعتباری و حقهای تکوینی است.
خلاصه ماشینی:
"(ابن بابویه، 1415: 349؛ مفید [شیخ]، بیتا: 44 و 46) اما حق عبادت و بندگی خداوند ـ در صورتی که آن را یک حق اعتباری بدانیم ـ حقی مطلق است و مشروط به هیچ امری نیست، یعنی در هر حالتی انسان حق دارد که عبودیت نسبت به خدای متعال داشته باشد تا از آن طریق به کمال خود نایل شود.
8. نسبت میان حق تکوینی و حق تشریعی با عنایت به دو ویژگی قبل، روشن میشود که حق تکوینی تصرف انسان ـ و نیز هر موجود مکلف دیگر ـ از دوسو محدود است: از یک طرف، دارای محدودیت تکوینی است، از سوی دیگر، دارای محدودیت تشریعی است؛ محدودیت تکوینی او ناشی از نحوة وجود اوست که معلول و عین نیاز و فقر و محدودیت است و محدودیت تشریعی اعمال اختیار او ناشی از حکیمانه بودن و هدفداربودن خلقت انسان است که برای رسیدن به کمالات حقیقی ـ یعنی قرب به کمالات نامتناهی ـ بهوجودآمدهاست.
ک. همو، الف 1381: 3/254؛ همو، 1387: 26/305 - 306؛ همو، ب 1381: 106) به سبب اغراضی به شیء دیگری که آن حد را ندارد، روشن میشود که این امر در مورد حقهای تکوینی قابل تصور نیست، زیرا حق تکوینی به معنای اختصاص تکوینی تصرف در اموری است که برای صاحب حق به صورت تکوینی ثابت است و وقتی که یک موجود آن حق را به صورت تکوینی واجد است، نمیتوان ادعا کرد که صاحب حق آن حق را ندارد و ما برای او اعتبار میکنیم که آن حق را داشته باشد."