چکیده:
این مطالعه به بررسی تأثیر سیاستهای مالی دولت بر رشد اقتصادی ایران برای دورهء زمانی 82-1338 با استفاده از روشهای ARDL 1و VDCF 2میپردازد.نتایج تحقیق حاکی از آن است که از میان ابزارهای سیاست مالی دولت،مخارج عمرانی و مالیاتها به ترتیب دارای اثر مستقیم و معکوس معناداری بر رشد اقتصاد هستند،و لیکن مخارج مصرفی اثر معناداری بر رشد اقتصادی ندارد.از نتایج بهدست آمده برای امر سیاستگزاری میتوان به این نکته اشاره نمود که برای افزایش تولید در اقتصاد ایران،دولت باید مخارج مصرفی خود را در مقایسه با مخارج عمرانی در سطح پایینتری قرار دهد،چرا که این نوع مخارج دولت منتهی به رشد اقتصادی نمیشود؛بلکه صرفا منجر به افزایش قیمتها خواهدشد.
خلاصه ماشینی:
"آیا مخارج دولت بر رشد تولید حقیقی در اقتصاد ایران اثرگذار است؟ این مطالعه در پنج بخش تهیه و تنظیم شده است؛بخش نخست به مروری بر ادبیات موضوع سیاستهای مالی و رشد اقتصادی پرداخته،بخش دوم مروری اجمالی از حقایق آشکار شدهء اقتصاد ایران را ارائه مینماید؛بخش سوم با هدف تدوین یک مدل اقتصادسنجی مناسب، بهمروری بر مطالعات تجربی انجام شده در این خصوص میپردازد؛بخش چهارم نیز با ارائه یک مدل اقتصادسنجی به بررسی تجربی و آزمون فرضیهء مطرح شده پرداخته و در نهایت در بخش پنجم جمع بندی،نتیجهگیری و توصیههای سیاستی بدستآمده از تحقیق ارائه میشود.
اگر دولت در هر دوره بازپرداختی برای بدهیهای خود نداشته باشد و صرفا بر حجم بدهیهایش افزوده شود،آنگاه در هنگام بازپرداخت ناچار به بهرهگیری از دو سیاست زیر است: الف)تغییر در رژیم مالیاتها و یا مخارج؛این موضوع نیز با بروز نااطمینانی و اثرات آن تصمیمات سرمایهگذاری منجر به کاهش رشد اقتصادی میشود.
مطالعه«علیرضا صنیعدانش»1 وی در مطالعه خویش با بررسی دوره زمانی 70-1350،و با آزمون قرار دادن این فرض که نوسانات درآمد نفت توضیح دهنده نوسانات بودجه عمومی و اجزای آن است،چنین نتیجه میگیرد که روند کلی حرکت دولت در اقتصاد ایران بهسمت افزایش دخالت در فعالیتهای اقتصادی بوده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نتیجهگیری این مطالعه با هدف بررسی تأثیر سیاستهای مالی دولت بر رشد اقتصادی ایران برای دورهء زمانی 82-1338 در قسمت اول و دوم بهترتیب به بررسی مبانی تئوریک،و بررسی روند درآمدها و مخارج دولت پرداخته و در قسمت سوم مروری بر مطالعات انجام شده در خصوص این موضوع را ارائه کرده است."