چکیده:
برداشتهای گوناگونی از اسلام وجود دارد بهگونهای که گاهی دو برداشت چنان با یکدیگر
اختلاف دارند که به نظر میرسد صحت هر دو برداشت محال باشد چون صحت هر دو به
اجتماع یا ارتفاع نقیضین میانجامد. از آنجا که اسلام حقیقی یکی است، طبیعتا برداشتهای
دیگر از آن، خارج از اسلام حقیقی و مغایر با آن خواهد بود.
با توجه به این مهم، امام خمینی(ره) در آخرین سال عمر خویش بهطور جدی بر جدایی
اسلام حقیقی از اسلامهای انحرافی و تحریفشده اصرار و تأکید داشتند و اسلام حقیقی را
اسلام ناب محمدی و اسلامهای انحرافی را اسلام آمریکایی نامیدند و به دنبال آن، تعیین
چارچوبها و مرزهای اسلام ناب محمدی را از وظایف حوزه و دانشگاه دانستند.
در این مقاله کوشش شده است ابتدا ابعاد احیاگری امام خمینی به اختصار بررسی، و
سپس تعریف اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی و ضرورت تفکیک آن دو از یکدیگر
مطرح گردد. سپس به اجمال، چارچوبها، حدود و مرزهای اسلام ناب محمدی از دیدگاه امام
خمینی مورد بحث واقع شود.
ابعاد و مرزهای اسلام ناب محمدی در زمینههای دینشناسی و اعتقادات، فقهشناسی و
احکام عملی، سیاست و مسائل اجتماعی، ظلمستیزی و حمایت از محرومان، عبادت و انس
با معبود و اخلاق و عرفان از دیدگاه امام خمینی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"ای کاش همه تجاوزات جهانخواران همانند تجاوز شوروی به کشور مسمان و قهرمانپرور افغانستان علنی و رو در رو بود تا مسلمانان ابهت و اقتدار دروغین غاصبین را در هم میشکستند؛ ولی راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد که متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملتهای اسلامی مرز بین اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایهداران خدانشناس ومرفهین بیدرد کاملا مشخص نشده است و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین، دو تفکر متضاد و رو در رو وجود داشته باشد، از واجبات سیاسی بسیار مهمی است که اگر این کار توسط حوزههای علمیه صورت پذیرفته بود، به احتمال بسیار زیاد سید عزیز ما عارف حسینی در بین ما بود».
(14) از اینرو در بعد اعتقادی، پیروان اسلام ناب تنها به عقاید قشری و ظاهری و اعتقادات عوامانه و سطحی بسنده نمیکنند، بلکه در شناخت و معرفت اصول اعتقادی به اوج عقاید ناب توحیدی صعود مینمایند و تمام مراحل توحید نظری را طی کرده، توحید خالص را در تمام ابعاد وجودی خویش به نمایش میگذارند وتوحید عملی را نیز تنها به ابعاد فردی سرایت نمیدهند بلکه توحید کامل را در ابعاد گوناگون فرد و جامعه به اجرا میگذارند و برای سعادت بشر در پی ایجاد حیات معنوی هستند که در قرآن به حیات طیبه تعبیر شده است."