چکیده:
ارزیابی و شناخت تحولات روشنفکری در هر مقطع از تاریخ ایران بدون بررسی همزمان
اوضاع تاریخی و اجتماعی نارسا، یکجانبه و فاقد عمق کافی است. اندیشههای روشنفکری
هر دوره در ایران، مجموعه گستردهای از دیدگاهها و قضاوتهای نسبتا روشن و سازمانیافتهای
درباره وضعیت موجود و مطلوب جامعه است. این مجموعه متأثر از ارزشها، راههایی را برای
پیشرفت، برمبنای شناختی که از جامعه دارد، پیشنهاد، و سمت و سوی کنشهای سیاسی و
اجتماعی را معین میکند. از این رو تکوین اندیشه بویژه اندیشه روشنفکری، دشوارترین و در
عین حال، مهمترین مرحله بروز هر جنبش و تحول اجتماعی است که خود نیز از بحران در
مسائل اجتماعی، سیاسی و حیات فرهنگی هر جامعه متأثر است. اندیشههای روشنفکری
مقاطع مختلف در ایران، عموما نظام مستقر بویژه خرده نظام سیاسی و خرده نظام فرهنگی را
به انتقاد گرفته و آنها را غیرقابل تحمل شمردهاند. این اندیشهها، برای آیندهای متفاوت با
گذشته و برای رهایی جامعه از مشکلات، تعبیر و تفسیر جدیدی از انسان، جامعه، حکومت و
جهان ارائه، و راهحلها و هدفهای متفاوتی را پیشنهاد کرده است.
امام خمینی به عنوان نماد پارادایم روشنفکری آستان انقلاب اسلامی، برای بعضی از
مسایل مهم نظری و عموما شناخته شده، که حل آنها در جامعه ایران از عهده پارادایم
روشنفکری دوران قبل از آن خارج بود، راهحلهای نظری جدیدی ارائه کرد. پارادایم جدید
وعده داد که در عمل نیز برای حل مسایل و مشکلات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی
در آینده سهم بزرگی برعهده داشته باشد.در این پارادایم مسایل آشنا در پرتو نورافکنهای
دیگری دیده شد.برخی مسایل ناآشنا نیز به مسایل آشنا پیوست شده است.روش بحث در
این مقاله تحلیل محتوای اسنادی است که بدین منظور تعداد 93 فقره از سخنرانیها، بیانیهها و
پیامهای امام خمینی که از سال 1341 تا 22 بهمن 1357 منتشر شده در 5 جلد اول مجموعه
صحیفه نور با روش نمونهگیری «منظم» انتخاب و مطالعه شدند. برای تحلیل، هشت مقوله که
بیانگر ویژگیهای پارادایم هستند انتخاب و روایی صوری مقالات و شاخصهای آنها با قضاوت
داوران بدست آمده است.
خلاصه ماشینی:
"شکست انقلاب مشروطه و تجربه دوران پهلوی، ناکارایی پارادایم روشنفکری غیرمذهبی و غربگرایانه آستان مشروطه و گفتمانهای مشروطه خواه و مشروعهخواه مذهبی را ثابت کرد؛ یعنی در عمل از یک سو ویژگی سکولار و غربی حاکم بر قانون اساسی مشروطه نتوانست مشکلات جامعه را حل کند، زیرا بر جدایی دین و دولت و ارزشهای غربی مبتنی بود و از سوی دیگر، شاهان نیز نتوانستند مجری خوبی برای قوانین اسلامی باشند.
امام در برابر وابستگی، استقلال در همه زمینهها، خصوصا استقلال سیاسی، بیداری ملت، تغییر نخبگان سیاسی وابسته و جایگزینی نخبگان ملی (غیروابسته) و بومی و تربیت تحصیلکردگان و روشنفکران غیروابسته و غیر غربگرا و اعتماد به نفس و خودباوری در بین نخبگان جدید را، توصیه و تأکید میکند و دراین باره میگوید: (50) ما حرفمان از اول تا حالا این بوده است که ما یک مملکتی داریم برای خودمان میخواهیم.
» (113) انعکاس اوضاع جامعه در پارادایم روشنفکری امام خمینی (ره) انتقاد امامخمینی از فساد رژیم، هزینههای تسلیحاتی، روابط نابرابر با غرب، نادیده گرفتن کشاورزی، ایجاد زاغهنشینی در شهرها، انتخابات فرمایشی و نقض قانون اساسی و حل این مشکلات بهوسیله اسلام، بیانگر انعکاس اوضاع مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در اجزای پارادایم روشنفکری او است.
(128) (6) اشعار به خوی سلطهجویانه و استعماری غرب و جهتگیری ضداستعماری و استقلالطلبانه، همزمان با جهتگیری ضداستبدادی داخلی (7) همت گماشتن بر وحدت امت اسلامی به منظور رویارویی سیاسی با غرب و تجدید عظمت گذشته مسلمانان (8) تأکید بر دموکراسی و آزادی در چهارچوب اسلام دقت در ویژگیهای پارادایم امام خمینی نشان میدهد نوعی هماهنگی میان عوامل شناخت روشنفکرانه و اوضاع مختلف داخلی و خارجی جامعه آستان انقلاب اسلامی وجود دارد."