چکیده:
همچنانکه حقیقت وجود دارای وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت است،
شخصیت امام(ره) هم در عین وحدت و بساطت، دارای ابعاد گوناگون و در عین حال، بسیط و
یکپارچه است. برای شناخت شخصیت ایشان اگرچه مطالعه گفتار و رفتارشان راه موجهی
است، صرف این مطالعه، کافی نیست زیرا ممکن است موقعیتهای لازم برای ظهور تمام آثار
و افعال ایشان فراهم نیاید و به همین علت برخی زوایا و ابعاد شخصیتی ایشان بروز و ظهور
نیافته باشد. بنابر این اگر تنها به مطالعه آثار امام(ره) بسنده شود، محتمل است که برخی
زوایای شخصیتی ایشان ناشناخته بماند. به همین دلیل، بررسی مبانی نظری شخصیت امام
ضرورت مییابد. روشن است که این مبانی در گنجینه تعالیم اسلامی نهفته است. بنابر این
برای امامشناسی و مقدم بر آن، باید شناختی جامع از اسلام حاصل کرد و از سرچشمه زلال
اسلام به ساحت شخصیت امام(ره) ره برد.
خلاصه ماشینی:
"(10) در وحدت تشکیکی وجود، که در فلسفه مطرح است، وقتی مراتب مادون عین ربط به علت و جلوه او باشند و این سلسله به علتالعلل ختم شود، چنین نتیجه میشود که وجود او تنها وجود مستقل بوده، مراتب مادون وجود، صرف روابط، مظاهر و جلوههای اویند و بدین ترتیب وحدت وجود فلسفی متعالی به وحدت شخصی وجود میانجامد و در اینجا نیز وحدت در وجود و کثرت در معالیل و ظهورات برقرار خواهد بود و بدین ترتیب، علت در معالیل خود ظهور و بروز خواهد داشت و همچون نور واحدی خواهد بود که وقتی بر منشوری تابانیده میشود به صورت طیفها و رنگهای مختلف جلوه میکند و این در حالی است که همه آن رنگها نمود نور واحدی هستند.
بدین ترتیب به عنوان یکی از راههای شناخت حضرت امام با روشی پدیدارشناسانه میتوان به مجموعه آثار ایشان اعم از گفتار و سیره توسل جست اما در استفاده از این روش باید همواره توجه داشت که معلول تنها به اندازه سعه وجودی خود، حکایتگر و نمایشگر علت است و علاوه بر این ممکن است به جهت عدم تحقق زمینههای لازم در برخی جهات، رفتار مقتضای آن نیز به ظهور نرسیده باشد."