چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان طلاق عاطفی و عوامل مرتبط با آن درمیان زنان متاهل شهر نقده میباشد روش تحقیق ، پیمایشی بوده و برای گردآوری اطلاعات از ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن به صورت صوری و پایایی آن از طریق پیش آزمون مورد تایید قرار گرفت .
تعداد نمونه آماری دراین مطالعه ازطریق جدول مورگان ٣٧٨ نفرتعیین گردید و از روش نمونه گیری خوشه ای برای انتخاب نمونه ها استفاده شد. نتایج یافته ها حاکی از آن است که میزان طلاق عاطفی در بین زنان در سطح متوسط به پایین قرار دارد. عواملی هم چون میزان دین داری، همسان همسری، برآورده نشدن انتظارات ، تفاوت عقاید و وضعیت اجتماعی- اقتصادی تاثیرگذار بوده اند. در این تحقیق متغیرهای دین داری و همسان همسری رابطه مستقیم و معکوس داشتند و متغیرهای برآورده نشدن انتظارات و تفاوت عقاید، رابطه مستقیم با متغیر طلاق عاطفی را داشتند
This study sought to determine the emotional divorce and related factors among married women in Naghadeh. The research method is survey and a questionnaire used to collect data which its validity and reliability was approved through a formal pre-test. The population of the study consisted of 378 individuals that were selected by Morgan table and cluster sampling was used to select the samples.
The results showed that the level of emotional divorce among women is lower than the average level and factors such as degree of religiosity, homogamy, unmet expectations, difference of beliefs, and social-economic differences have influenced.There is a direct and inverse relationship between religiosity and homogamy and emotional divorce and also, there is a direct relationship between unmet expectations and difference of beliefs variables and emotional divorce.
خلاصه ماشینی:
"طلاق عاطفی و عوامل مرتبط با آن در شهرستان نقده سمیه ابراهیمی 1 دکتر حسین بنیفاطمه 2 تاریخ دریافت مقاله: 27/6/1393 تاریخ پذیرش نهایی مقاله: 13/12/1393 چکیده واژگان کلیدی: مقدمه استحکام خانواده و برقراری رابطه دوستانه و صمیمی بین اعضاء و افراد خانواده بیشک در جامعه اسلامی ما از جایگاه ارزشمندی برخوردار است و باید دانستکه خانواده برای کودکان نیز اهمیت فراوانی دارد، زیرا در این محیط است که کودک اولین تجربیات خود را در زیستن با دیگران به دست میآورد.
به عقیده هیل افراد مایلند همسری برگزینند که بیشتر همسانشان باشد تا ناهمسانشان و چنانچه این قاعده به دلایلی رعایت نگردد، احتمالا زوجین دچار ناسازگاری و در نهایت جدایی میشوند(ساروخانی، 1385: 66) بر اساس نظریه ناهمسان همسری آنچه که در راه طلاق تأثیر شگرف بر جا میگذارد ناهمسانی در همسر است تا آنجا که در بین آنان «گفتگوی کران» پدید میآید.
نتایج تحقیق نشان میدهد که 11 مقوله شامل عدم تأمین نیازهای عاطفی، بیتوجهی مرد، مشکلات ارتباطی، انتخاب نادرست همسر، عدم همدلی و همراهی، رفتارهای خشونتآمیز، عدم گذران وقت با یکدیگر، نارضایتی جنسی، بیاعتمادی، عدم احساس مسئولیت مرد و عدم تعادل روحی مرد از جمله شرایط علی تأثیرگذار در طلاق عاطفی است(باستانی و همکاران، 1389).
جدول شماره (5): نتایج آزمون کروسکال والیس درخصوص میزان طلاق عاطفی بر اساس وضعیت اجتماعی– اقتصادی خانواده پایگاه اجتماعی - اقتصادی تعداد میانگین رتبه Chi-square سطح معنیداری میزان طلاق عاطفی زوجین پایین 113 85/191 34/14 001/0 متوسط 234 71/197 بالا 31 98/118 برای سنجش همبستگی بین میزان تفاوت عقاید از ضریب همبستگی اسپرمن استفاده شد."