چکیده:
با نگاهی به وضعیت اقتصاد کشور بعد از انقلاب اسلامی، به ویژه دهه اخیر به نظر می رسد که ایجاد تعادل نسبی در اقتصاد ما به مسئله¬ای مهم تبدیل شده است. تغییرات ناگهانی و نارسایی¬های عمیق در شاخص¬های مهمی چون تورم، نرخ ارز، صادرات و واردات و بیکاری، اثباتی بر این مدعا و نشان از عدم وجود سیاستهای یکپارچه و استوار اقتصادی دارد که سبب شده است. این عوامل از جمله عواملی است که همواره دولتها در صدد کنترل آنها به منظور رسیدن به اهداف سه¬گانه تخصیص، توزیع و ثبات اقتصادی می¬باشند. در ادبیات اقتصادکلان وجود پدیدههای مذکور بعنوان شاخص¬های بی¬ثباتی اقتصادی قلمداد می¬شوند که بر رشد و توسعه اقتصادی موثرند. این مقاله اثر شاخصهای بی¬ثباتی بر توسعه اقتصادی ایران را طی دوره 1392-1358 با استفاده از دادههای سری زمانی و مدل خود توضیح¬برداری (VAR) مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از بررسی تاثیرپذیری توسعه اقتصادی از عوامل مذکور را مورد تائید قرار داده و توجه به این عوامل در رابطه با سیاستهای تجاری و تحقق حماسه اقتصادی را روشن می¬سازد
Looking at the state of the economy after the Islamic Revolution, especially in recent decades, the relative balance of our economy has become an important issue. Sudden changes in important indices such as inflation, exchange rates, exports and imports and unemployment are the proof of this claim and indicate the lack of integrated and consistent economic policies. These factors are among the factors that governments seek to control them to achieve three targets of allocation, distribution and economic stability. In macroeconomic literature, these phenomena are regarded as indicators of economic instability which has impact on economic growth and development. In this paper, the effect of instability parameters on Iran's economic and social development has been studied during the period 1979-2013 using time series data and Vector Auto Regression Model (VAR). The results confirmed the affectability of the economic development from above factors and make clear the attention to these factors in relation to trade policy and economic saga.
خلاصه ماشینی:
"تغییرات ناگهانی و نارساییهای عمیق در شاخصهای مهمی چون تورم، نرخ ارز، صادرات و واردات و بیکاری، اثباتی بر این مدعا و نشان از عدم وجود سیاستهای یکپارچه و استوار اقتصادی دارد که سبب شده است با تغییر در شرایط، برای مثال ایجاد تغییر در درآمدها و هزینهها و یا تغییر در سیاستهای خارجی، ضربات مهلک بلندمدت و کوتاهمدت به اقتصاد و معیشت مردم وارد شود و کشور را از مسیر پیشرفت و تبدیل شدن به الگویی اسلامی در جهان دور کند.
در این تحقیق بر اساس یک معادله رگرسیونی پیشنهادی برای ایران در دوره زمانی 77-1342، از چهار شاخص برای تصریح یک محیط با ثبات اقتصاد کلان استفاده شده که عبارتند از: نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم، تغییرات درصدی نرخ واقعی ارز و انحراف معیار رشد رابطه مبادله.
پیندیک 3 و دیگری(1993) در مقالهای با عنوان "بیثباتی اقتصادی و سرمایهگذاری کل" اثر بیثباتی اقتصادی را بر سرمایهگذاریکل را برای دو دسته کشورها (با تورم پایین وبالا) با روش رگرسیون دادههای تابلویی با اثرات ثابت در دوره زمانی 1990-1960بررسی کردهاند و دریافتهاند که رابطه میان نوسانات اقتصادی و سرمایهگذاری در یک دهه منفی است و در کشورهای درحال توسعه مقدار بزرگتری دارد (Pindyck & et al, 1993)."