چکیده:
بی شک لباس ، یکی از بخش های بسیار مهم در هر اجرا است . لباس بخشی از بازیگر است و همراه او به صورت یک تصویر واحد درمیآید. کاربرد لباس در تئاتر تنها به عنوان یک عنصر تزیینی نیست . لباس های نمایشی این قابلیت را دارند که به وسیله فرم ، رنگ و بافت خود، نه تنها، زمان ومکان ، پایگاه اجتماعی و اقتصادی و خوانش کارگردان از متن را به ما نشان دهند بلکه به خاط ر ویژگی های منحصربه فردی که در معرفی شخصیت و آشکارسازی آن دارند، می توانند موجب پیشبرد کنش دراماتیک شوند. لباس هم چنین می تواند نشانه های بی شماری را بر خود حمل کند و به این وسیله معنا و مفهوم نمایش ، و درنهایت فضای کلی اثر را برای مخاط ب آشکار کند. کارگردان به وسیله لباس می تواند به خلق شخصیت بپردازد و در کنار آن بازیگر نیز به درک عمیقی از شخصیت نمایشی رسیده و درنتیج ه اثر، برای مخاط ب بیگانه و نا آشنا نخواهد بود. این تحقیق ابتدا نگاهی به وضیعت لباس در تئاتر یونان باستان تا قرن نوزدهم خواهد داشت و پس از آن لباس در آثار کارگردانان و ط راحان صاحب نام قرن بیستم و، جایگاه و، اهمیت آن در پیشبرد کنش دراماتیک ، در این سده موردبرریس قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"١٥ جایگاه لباس در پیشبرد کنش دراماتیک در ٧٢ تئاتر قرن بیستم با نگرشی بر آثار کارگردانان مطرح این سده گلناز گلشن عضو هیات علمی دانشکده سینما تئاتر چکیده / بی شک لباس ، یکی از بخش های بسیار مهم در هر اجرا است .
لباس های نمایشی این قابلیت را دارند که به وسیله فرم ، رنگ و بافت خود، نه تنها، زمان ومکان ، پایگاه اجتماعی و اقتصادی و خوانش کارگردان از متن را به ما نشان دهند بلکه به خاط ر ویژگی های منحصربه فردی که در معرفی شخصیت و آشکارسازی آن دارند، می توانند موجب پیشبرد کنش دراماتیک شوند.
ازاین رو کارگردان باید از قابلیت های بسیار لباس - به عنوان یکی از مهم ترین و موثرترین ابزارهای اجرایی در معرفی شخصیت ، پیشبرد کنش دراماتیک و ساخت فضای کلی نمایش آگاهی کامل داشته باشد.
هم چنین برخلاف لباس های روزمره مردم که تک رنگ بود، لباس های تراژدی بسیار پرکار و رنگارنگ بود کاتارنوس )Cothurnus( یا چکمه هایی با کف ضخیم برای بلند جلوه گر شدن قد بازیگر و بزرگ نمایاندن او دربرابر چشم تماشاگر و نشان دادن درجات متفاوت شان و منزلت پرسوناژهای مختلف استفاده می شد.
به این ترتیب به نظر می رسد که لباس نیز در آثار آنان بخشی از فضای کلی صحنه بود که به دور از هرگونه واقع گرایی برای رسیدن به یکپارچگی ، باید با تصویر صحنه ادغام می شد."