چکیده:
مؤلفان در این نوشتار با استفاده از تحقیقات فراوان تجربی به نقد و بررسی کارکردهای
انتخابات در نظامهای سیاسی و انتخاباتی مختلف پرداختهاند. انتخابات سیاسی دارای
کارکردهایی چون 1ـ انسجاماجتماعی 2ـ مشروعیت بخشیدن به سازمان یا حکومت 3ـ تحرک
شهروندان از حاشیه به میدان فعالیتهای سیاسی 4ـ کنترل رفتار حکمرانان 5 ـ جایگزینی
حکمرانان 6ـ تثبیت و تأیید نظم ملی 7ـ شکلگیری نظامهای حزبی است. شواهد تجربی
نشان میدهد مردم، انتخابات را برای انتقال ترجیحاتشان بهکار نمیبرند. باورهای
مردم یکی ازعوامل فراوانی است که ورای ترجیج حزبی قرار دارد. همچنین انتخابات،
حکومتها را به اجرای امور خاصی موظف و مقید نمیکند. در اثر انتخابات نه بسیاری از
مشکلات حل میشود و نه به گروه حکومتکننده امتیازی بیشتر از تصویب کلی آنها
میدهد. سرانجام اینکه انتخابات، وسیله رضایتبخشی در توزیع منابع نیست؛ اگرچه مرجع
مناسبی برای انتخاب دولتمردان و کاهش تنشهای اجتماعی از طریق تدارک شبهستیزهای
شعائری شده است و در شکلگیری نظامهای حزبی نقش برجسته ای دارد.
خلاصه ماشینی:
"چنین روشهای واگذاری یا انتقال اقتدار، معمولا با خصوصیات کاملا شخصی همچون سن، جنس یا سوابق روانی یا جنایی بخوبی درهمآمخیتهاند ولی حداقل بطور رسمی در نظامهای سیاسی معاصر به نظر میرسد که انتخابات از یک نوع یا نوع دیگر باشد؛ روش تثبیت شدهای برای چرخش و انتقال مقاماست؛ اگرچه این موردی است که اختلاف نسبتا قابلملاحظهای دارد با آنچه به عنوان شغل خاص انتخابات درنظر گرفته میشود؛ بطور مثال در ایالات متحده تعدادی قاضی و صاحب منصب قانونی (دولتی) انتخاب شدهاند در حالی که در اروپا نظام انتخاباتی انتصابی است؛ در یوگسلاوی کارخانهداران عمده انتخاب میشوند درحالی که در سایر کشورها بهگونهای قابل توجه اینگونه انتخابات نادر است.
در اینجا یک مشکل بنیادی پیش میآید که آیا انتخابات، پیامدهای اساسیتری غیر از تثبیت و تأیید نظم ملی دارد؛ یعنی آیا ممکن است بهعنوان قاعدهای سیستماتیک خوب باشد ولی به زیان بخش قابلتوجهی از مردم باشد؟ میتوان این مشکل را طور دیگری هم بیان کرد: آیا واقعیت دارد که وقتی یک حزب از حزب دیگر، نتیجه انتخابات را میبرد، تغییراتی مهم در توزیع منابع ملی ایجاد میکند یا اینکه خیر اینگونه کارها موردی و استثنایی است؟ برخی اینگونه پاسخ دادهاند که انتخابات صرفا حیلهای است از سوی گروههای به حاکمیت رسیده برای اغوا کردن تودهها که از طریق خیالات بیهوده قدرت و نفوذ انجام می شود."