چکیده:
به منظور بررسی تأثیر درس «پرورش خلاقیت در کودکان» (که یکی از دروس مربوط به
هنرجویان دختر سال سوم رشته کودکیاری هنرستانهاست) بر افزایش خلاقیت هنرجویان همان
رشته، از روش تحقیق نیمه تجربی با گروه کنترل و پیشآزمون – پسآزمون استفاده شد و
نمونهای مشتمل بر 108 نفر از دانشآموزان دختر سال سوم رشتههای هنرستانی شهر
شیراز به شیوه همتاسازی گروهها، بر اساس معدل 14 تا 17 و نمره هوش 90 تا 110 انتخاب
گردید. از این گروه 54 نفر از دانشآموزان رشته کودکیاری به عنوان گروه آزمایش، در
نظر گرفته شدند. این افراد در طول سال تحصیلی واحد درسی مذکور را گذراندند.
54 نفر دیگر به عنوان گروه گواه، از سایر رشتههای هنرستانی، برگزیده شدند. این
گروه فاقد واحد درسی ذکر شده بودند. مهمترین سؤال تحقیقاتی آن بود که آیا ارائه درس
«پرورش خلاقیت در کودکان»، در افزایش خلاقیت دانشآموزان رشته کودکیاری مؤثر است؟
جهت پاسخگویی به سؤالات تحقیق، در ابتدای سال تحصیلی، از هر دو گروه توسط آزمون
خلاقیت کلامی تورنس (فرم الف)، پیشآزمون به عمل آمد و در انتهای سال تحصیلی مجددا
هر دو گروه آزمایش و گواه به وسیله فرم ب آزمون تورنس (پسآزمون) مورد ارزیابی قرار
گرفتند. نمرات عناصر خلاقیت گروه آزمایش و گواه در پیشآزمون و پسآزمون از هم کم
شد و از آزمون t به روش نمره افزوده استفاده شد. نتایج حاصله بیانگر افزایش نمره
خلاقیت دانشآموزان رشته کودکیاری (گروه آزمایش) بود. نمرات این گروه نسبت به گروه
گواه نیز در عناصر سیالی، بسط و نمره کل برتری معناداری داشت. همچنین بر اساس نتایج
حاصل از رگرسیون چند متغیره ، از بین متغیرهای پیشبین، به ترتیب رشته تحصیلی، شغل
مادر و پیشرفت تحصیلی (معدل) پیشبینیکنندههای بهتری برای متغیر ملاک یعنی خلاقیت
بودند.
خلاصه ماشینی:
"چکیده به منظور بررسی تأثیر درس «پرورش خلاقیت در کودکان» (که یکی از دروس مربوط به هنرجویان دختر سال سوم رشته کودکیاری هنرستانهاست) بر افزایش خلاقیت هنرجویان همان رشته، از روش تحقیق نیمه تجربی با گروه کنترل و پیشآزمون – پسآزمون استفاده شد و نمونهای مشتمل بر 108 نفر از دانشآموزان دختر سال سوم رشتههای هنرستانی شهر شیراز به شیوه همتاسازی گروهها، بر اساس معدل 14 تا 17 و نمره هوش 90 تا 110 انتخاب گردید.
از آنجا که درنظر بود دانشآموزان رشته کودکیاری، از نظر نمره خلاقیت با سایر رشتهها مورد مقایسه قرار گیرند، به منظور حذف برخی عوامل تأثیرگذار، ابتدا متغیرهای هوش و معدل (شاخص آن در اینجا پیشرفت تحصیلی است) به عنوان دو متغیر کنترل درنظر گرفته شدند.
روشهای آماری · به منظور بررسی پرسش اول تحقیق مبنی برمقایسة عملکرد دانشآموزان رشته کودکیاری (گروه آزمایش) و سایر رشتهها در میزان خلاقیت، ابتدا نمرات پیشآزمون از نمرات پسآزمون کسر و سپس از آزمون تی مستقل به روش نمره افزوده استفاده شد.
یافتهها نشان میدهند که در همة ابعاد خلاقیت، بیشترین تأثیر را متغیر رشته تحصیلی داشت و پس از آن شغل مادر وپیشرفت تحصیلی در مرتبههای بعد قرار میگرفتند همانگونه که در بارة پرسش نخست نیز گفته شد، نتایج تحقیق حاکی از آن است که خلاقیت دانشآموزان رشتة کودکیاری در پایان سال تحصیلی (پسآزمون) ازسایرین بیشتر بوده است."