چکیده:
در پژوهش حاضر رابطه بین پیشرفت تحصیلی و عادات مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش پس رویدادی و جامعه آماری تحقیق کلیه دانشآموزان متوسطه شهرستان زیرکوه خراسانجنوبی در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ بودهاند. ۲۵۰ دانشآموز بهصورت نمونهگیری چند مرحلهای از بین دانشآموزان دختر و پسر انتخاب شدند و پرسشنامه عادات مطالعه در اختیار آنان قرار گرفت که در نهایت به دلیل حذف برخی پرسشنامههای دارای اطلاعات ناقص، حجم نمونه پژوهش به ۲۲۳ نفر تقلیل یافت. اطلاعات بهصورت توصیفی بررسی شد و دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که دانشآموزانی که پیشرفت تحصیلی بالایی داشتند، در مولفههای تقسیمبندی زمان، انگیزش یادگیری و تندرستی، تفاوت معناداری با سایر دانشآموزان نشان دادند. همچنین در مولفه تقسیمبندی زمان، میانگین نمره در دانشآموزان دختر تفاوت معناداری نسبت به پسران نشان داد، اما در سایر مولفهها، تفاوتی بین این دو گروه مشاهد نشد. در مورد تفاوت مهارتهای مطالعه براساس رشته تحصیلی، تنها در دو مولفه یادداشت کردن و تندرستی، تفاوت بین گروه علومتجربی و گروه علومانسانی دیده شد. این نتایج نشان میدهد که به کارگیری عادات صحیح و مطلوب مطالعه میتواند بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تاثیر مثبتی داشته باشد و آن را افزایش دهد
خلاصه ماشینی:
"نتایج تحقیق فریدونیمقدم و چراغیان (۱۳۸۸) نشان داد که بین میانگین نمرههای عادات مطالعه افراد و عملکرد تحصیلی آنها ارتباط مثبت، ضعیف و معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰=p، ۲۷/۰=r).
تحقیق بابانژاد (۱۳۷۵؛ نبوی و عسکریان، ۱۳۸۳) به بررسی و مقایسه مطالعه و یادگیری و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پرداخت که نتایج نشان داد بین معدل و شیوه مطالعه همبستگی مثبت وجود دارد و دختران در مقایسه با پسران از شیوههای مطلوبتری بهره میگیرند.
فرضیۀ اصلی تحقیق برای پیدا کردن رابطه بین عادات مطالعه و پیشرفت تحصیلی با استفاده از روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت که نتایج در جدول شماره ۳ آمده است.
برای بررسی سایر فرضیههای تحقیق یعنی تفاوت عادات مطالعه در بین دانشآموزان از لحاظ جنسیت، پایه و رشته تحصیلی از تحلیل واریانس استفاده شد که نتایج در جداول شماره ۴، ۵ و ۶ آمده است.
تحقیق بابانژاد (۱۳۷۵؛ و نبوی و عسکریان، ۱۳۸۳) به بررسی و مقایسۀ شیوۀ مطالعه و یادگیری و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پرداخت که نتایج نشان داد بین معدل و شیوۀ مطالعه همبستگی مثبت وجود دارد و دختران در مقایسه با پسران از شیوههای مطلوبتری بهره میگیرند.
از طرفی در تحقیق حاضر مشخص شد که بین نمرۀ عادات مطالعه دانشآموزان سال اول با دانشآموزان سال سوم و دوره پیشدانشگاهی تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین نمره دانشآموزان سال اول در کل و در مؤلفههای انگیزش یادگیری و برگزاری امتحانات نسبت به دو پایه دیگر بیشتر است."