خلاصه ماشینی:
"توضیح این که: ماتریدی در ذیل آیه 22 سوره حشر «هو الله الذی لا إله إلا هو عالم الغیب والشهادة هو الرحمن الرحیم: اوست خدایی که غیر از او معبودی نیست، داننده غیب و آشکار است، اوست رحمتگر مهربان» می گوید: «لفظ «هو» نیز از اسماء خداست»[10] و معلوم است که این امور اگر از اسماء خداوند دانسته شود خاصیتی جز اشاره به ذات خدا ندارد و نمی توان برای آنها حقیقت عینی ای به جز ذات قائل شد.
[26] گرچه بخشی از سخنان ماتریدی در این عبارت، نیاز به تأمل بیشتر دارد، روی هم رفته عبارت یاد شده این مطلب را می رساند که وی اموری چون عقل و حس را نیز در کنار سمع، راه درک و رسیدن به اسماء الاهی می داند و این به معنای نفی توقیفی بودن اسماء الاهی است، زیرا کسانی که قائل به عدم توقیف در اسماء الاهی هستند مسلما منظورشان این نیست که بدون دلیل و جهت می توانیم هر اسمی را که خواستیم به خداوند نسبت دهیم، بلکه می باید موازین عقلی را برای نسبت دادن اسم به خدا رعایت کنیم و اسمی را که نتیجه اش نسبت دادن نقص به خداوند است، به خداوند نسبت ندهیم.
[39] این بحث نیز در آثار ماتریدی وجود ندارد، اما علامه با توجه به مبنایی که در بحث مراتب اسماء الاهی دارد اسم اعظم را بالاترین مرتبه اسماء می داند که جامع تر از آن، دیگر اسمی وجود ندارد و از سنخ لفظ نیست، بلکه یک اسم خارجی و حقیقی می باشد، چنانکه می گوید: در میان مردم شایع شده که اسم اعظم خداوند اسمی لفظی است که اگر کسی خدا را با آن بخواند دعایش مستجاب می شود، و در هیچ مقصدی از تاثیر باز نمی ماند."