چکیده:
خلیج فارس با توجه به برخی ویژگیهای منحصر به فرد خود، از جملـه وجـود ذخـایر عظیم نفت و گاز، وجود قطب های تجاری و موقعیت ویژه ی آبراهی و راهبردی یکی از منـاطق راهبردی و ژئوپولیتیک دنیا است . از اوایل دهه ی ١٩٧٠ تاکنون علیرغم تـنش هـا، بحـران هـا و درگیریهای متعدد، تحولات مثبتی نیز در جهت تفـاهم و همکـاری بـین کشـورهای منطقـه ی خلیج فارس به وقوع پیوسته است . دستیابی به یک همگرایـی امنیتـی در ایـن حـوزه ، مسـتلزم استفاده از فرصت های موجود و به کارگیری راه کارهای تنش زدایانه در مقابل چـالش هـای پـیش رو است . در صورت تحقق چنین اتحادی در خلـیج فـارس ، حفـظ امنیـت و ثبـات منطقـه بـر عهده ی کشورهای منطقه و بدون مداخله ی کشورهای دیگـر خواهـد بـود. رئالیسـم سـاختاری به عنوان یکی از نظریه های کلان روابط بین الملل ، بر عنصر ساختار و تاثیر آن در اتخاذ سیاسـت خارجی واحدهای سیاسی تاکید دارد. در این نگاه ، ساختار و سیستم بین المللـی اسـت کـه بـه روابط سیاسی حادث میان کشورهای منطقه ی خلیج فارس شکل مـیدهـد. روش تـدوین ایـن مقاله به روش جمع آوری کتابخانه ای - اسنادی و به صورت "توصیفی - تحلیلی" است . در این مقاله سعی بر آن است که به امکان ایجاد همگرایـی امنیتـی چندجانبـه در حـوزه ی ژئوپلیتیـک خلیج فارس از منظر رئالیسم ساختاری پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
"واقعیـت آن اسـت کـه نـاامنی از سـه منبـع احتمالی ناشی خواهد شد: ١) مخالفت های داخلی علیـه رژیـم هـای سـنتی پادشـاهی و دیکتـاتور کـه در برخـی از کشورهای عضو این شورا مشـاهده مـیشـود و بـیش تـر از مشـکلات سیاسـی - اجتمـاعی و اقتصادی برخاسته است تا مسأله ی ظهور مجدد اسلام گرایان سیاسی افراطی و یا تهدیـد ایـران ؛ ٢) مسأله ی جانشینی و انتقال قـدرت بـه نسـل جدیـدی از حکـام در بسـیاری از کشـورهای حاشیه ی جنوبی خلیج فارس ؛ ٣) کنار گذاشتن ایران و عراق از رژیـم امنیـت منطقـه ای خلـیج فارس و ایجاد وابستگی نظامی شدید به دولت های فرامنطقه ای.
(٤٠ :٢٠١٠ ,Hunter) روابط خارجی کشورهای حوزه ی خلیج فارس ؛ به سمت همگرایی امنیتی یا واگرایی سیاسی در تبیین و تفسیر روابط کشورهای این منطقه این مسأله مفروض است که با عنایـت بـه تغییر در ساختار و روند نظام بین الملل در دهـه ی نـود کـه بـا فروپاشـی نظـام کمونیسـتی در شوروی آغاز شد و ایجاد شرایط جدید جهانی و واقعیت های موجود در منطقه ، تغییـر نگـرش مقامات تصمیم گیرنده در هر یک از کشورهای مورد بررسی دارای اهمیت است .
انقلاب های متعدد در کشـورهای عربـی، ناآرامیها در سوریه ، پیشرویهای داعش در عراق ، سـرکوب هـای وسـیع در بحـرین و نهایتـا تحولات یمن و حملات نظامی سعودیها به یمن باعث تیره تر شدن روابط ایـران و عربسـتان به عنوان دو بازیگر مؤثر در حوزه ی خلیج فارس شده است ، اما هیچ کدام از ایـن چـالش هـا بـه خودیخود نمیتوانند مانعی برای دستیابی به یک همگرایی امنیتی باشـند؛ زیـرا هـم چنـان کـه چالش های متعددی در زمینه ی دستیابی به یـک تفـاهم امنیتـی وجـود دارد؛ منـافع مشـترک و فرصت های اقتصادی و فرهنگی بسیاری نیز دستیابی به این مهم را امکان پذیر مینمایـد."