خلاصه ماشینی:
"در این باره چنین میخوانیم: زین صفت هر که قرب دید به دوست دیدهء او دریچهء دل اوست نور خورشسد در جهان فاش است گنه از دیدههای خفاش است آفتابی چنین که میتابد چشم خفاش در نمییابد دیدهء ما اگر چه بینور است دان که نزدیک بین هر دور است (61-56) زیرا عاشق جمال دوست اگر بخواهد او را بیند،غیر از او کسی در جهان وجود ندارد تا غیر از او بیند،لذا وحدت وجود او به شکلی بسیار روشن درده فصل وی جلوهگر است: درفضایی که هست در دو جهان نقد جود وجود اوست روان (63) عراقی همچون دیگر صوفیان پیش از خود که عشق مجازی را پله و نردبان رسیده به عشق حقیقی میدانستند«ده فصل»یا«عشاق نامه» خود همین مفهوم را از زبان شبلی،و در داستانی که به همین منظور آورده است بیان میکند، داستان چنین است: بزرگزادهای که از استعدادی برخوردار بود و در علوم حکمت و شرع به منتهی رسیده و در فروع غرق و از اصل بیخبر بود،برای دست یافتن به مقصود خویش روی به خانقاه شبلی نهاد تا شاید در بستهء مقصود،با سیر و سلوک در طریقت بر روی او باز شود."