چکیده:
خانم هاله سحابی در این گفتوگو نظرات ویژهای در باب حقوق زن در قرآن یادآور شده، از جمله اینکه قرآن صرفا وضعیت زنان زمان صدر اسلام را بیان کرده نه این که حکم کلی ارائه کرده باشد؛ و همچنین انتظار میرفت که قرآن به مسائل بیشتر و اساسیتری درباره زنان مطرح کند و خود زن را مورد خطاب قرار میداد. این که قرآن به زن خطاب نکرده، نمیتوان از آن برای زنان حکم استخراج کرد.
خلاصه ماشینی:
"چکیده: خانم هاله سحابی در این گفتوگو نظرات ویژهای در باب حقوق زن در قرآن یادآور شده، از جمله اینکه قرآن صرفا وضعیت زنان زمان صدر اسلام را بیان کرده نه این که حکم کلی ارائه کرده باشد؛ و همچنین انتظار میرفت که قرآن به مسائل بیشتر و اساسیتری درباره زنان مطرح کند و خود زن را مورد خطاب قرار میداد.
در مورد «زنان» آنچه را قرآن و اسلام به کلی برانداخته، سه مورد بوده است: الف ـ زنده به گور کردن ب ـ به ارث رفتن ج ـ به زور شوهر کردن زنان و دختران یعنی از همان آغاز بعثت، قاطعانه با این سنتها مبارزه شده و این امر در میان مسلمین دیگر اجرا نشده است.
آل عمران، 3: 7 بنابراین گفتن این نکته که قرآن حقوق زنان را ارتقا نداده و فقط به وضعیت فعلی آنها اشاره نموده سخنی سنجیده و دقیق نیست؛ وانگهی نساء از لحاظ لغوی به معنی فراموش شده نیست بلکه در سه ریشه لغوی بهکار رفته است: نسأ، نسو، نسی، که اولی در دو معنی تأخیر و زیادت، دومی در دو معنی ترک و فراموشی و سومی به معنی ریزش عرق از زانو به پایین، بهکار رفته است.
الف) درباره مهریه؛ همین آیه و آیات متشابه دقیقا احیاگر حق مالی و استقلالی مالی زنان است، زیرا مهریه که حق زن است، از جانب شوهر تأمین میشود و باید به او حکم کرد که آنرا بدهد و حدود حقوقی آنرا برایش روشن کرد که در صورت عدم پرداخت چه عواقبی خواهد داشت سپس، حقوق مالی زن قابل اعاده است اگر چه در لفظ صریح به زن گفته نشده باشد."