چکیده:
مقاله حاضر نقدی است بر تلقی نویسنده مقاله «دست از طلب ندارم، علی تاجدینی» از گرایشهای عرفانی ـ صدرایی امام خمینی. و همچنین به پارهای از بدعتهای صوفیان اشاره مینماید.
خلاصه ماشینی:
"امام خمینی قدسسره گرچه گرایش فوق العادهای به عرفان داشت، اما هیچ گاه از رویکرد تحلیل و نقد صوفیانه فاصله نگرفت و ایشان هم پارهای از دیدگاههای ابن عربی را در تعلیقات بر فصوص و مصباح الانس نقد کرد و هم نسبت به برخی فرقههای صوفیه بیاعتنایی میورزید، به گونهای که هیچ گاه اقطاب صوفیه ایران به ملاقات نپذیرفت و اعتقادی به آنها نداشت.
نکته دیگر اینکه، حضرت امام در تفسیر سوره حمد به نقایص تفاسیر اشاره میکند و بر این باور است که، هر یکی پردهای از پردههای قرآن کریم را تفسیر کردهاند که آن هم معلوم نیست بهطور کامل بوده باشد.
درحالیکه قرآن در زمینه خمس میفرماید: «فأن لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل» و به فتوای تمام فقها، عشریه جایگزین خمس نیست علاوه بر اینکه، باید خمس به اذن مجتهد، جامع الشرایط، مصرف شود و اقطاب و رؤسای فرقههای صوفیه، مجوز شرعی برای مصرف اموال شرعیه را ندارند.
مثال اتم این معنا امام علی علیهالسلام است که در اثر مقامات عرفانی، به خود میپیچید و هنگام طلوع آفتاب (زمانیکه پس از ضربت خوردن به منزل میبردند) به ستاره صبحگاهی فرمود: تو شاهدی که من یکبار هم در خواب و غفلت نبودم و تو طلوع کرده باشی، و امام صادق علیهالسلام که در عبادت از خود بیخود میشد و در عین حال نماز را با همه اعمال آن به پایان میرسانید.
چرا که امروزه دیگر صوفیه غیراز عرفا و تصوف نیز غیراز عرفان است؛ اولی قشری اجتماعی است که بر اساس مبانی اسلامی و عرفانی در باب همه مسائل اعتقادی اخلاقی و اجتماعی دچار ضلالت و انحراف هستند و گروه دوم بر اساس اصول اسلامی، امری خلاف قرآن و سنت نمیگویند."