خلاصه ماشینی:
"چنین گفته شده بعد از آن که انسان را به این صورت کامل خلق کرد، از روح خود در او میدمد؛ یعنی انسان از دو بعد مهم تشکیل میشود، آن هم دو عنصر متضاد یکی خاک و دیگری بعد خدایی، که مراتب روح است.
نویسنده همه چیز را به صورت یک فرآیند میبیند و معتقد است، در مورد شیوه وقوع این فرآیند الاهیات اسلامی شباهت زیادی با ا خلاق مسیحی، دارد.
از آنچه گفته شد، میتوان برداشت کرد که جنبه خدایی ـ که نزد همه انسانها یکسان است ـ با خدا هم به همان شیوه ارتباط دارد.
نویسنده مصیبت را به عنوان کیفر برای انسانها نمیداند و ادامه میدهد، در هیچ جای قرآن یا سنت گفته نمیشود که کسی که باید مصیبتی را تحول کند.
افلاطوری در پایان در پاسخ به این سؤال که چرا انسانها باید از مصیبت رنج ببرند؟ چنین پاسخ میدهد: نمونههایی از سنت میآوریم ـ ما به کسی که مصیبتی به او برسد پاداش بیشتری خواهیم داد؛ یعنی اینکه مصیبت دیده، قرب الاهی بیشتری را تجربه میکند."