خلاصه ماشینی:
"اجتهاد،دارای دو شیوه و روش است: 1-اجتهاد از راه رأی و تفکر شخصی(اجتهاد به رأی) 2-اجتهاد از راه منابع معتبر شرعی اجتهاد به مفهوم دوم که مورد پذیرش همهء عالمان اصولی مذاهب است خود بر دو نوع است: الف-اجتهاد پویا و مترقی و بالنده ب-اجتهاد جامد و ایستا و راکد با توجه به اختلاف اصولی که در ادلهء احکام شرعی و منابع فقه بین فقهای اهل سنت و فقهای شیعه وجود داشته،ناگریز دو مکتب فقهی متفاوت در طول تاریخ تدوین فقه بوجود آمده است که در هر یک از آنها اجتهاد جایگاه ویژه و مفهومی منحصر به خود دارد: *از اوایل قرن دوم هجری بتدریج دانش فقه توسعه یافت و مکاتب فقهی و حقوقی گوناگون بوجود آمد که از میان آنها چهار مکتب حنفی،مالکی،شافعی و حنبلی اشتهار پیدا کرد.
(16) اهمیت و ضرورت اجتهاد علماء و متفکران جامعهء اسلامی و نو آوریهای آنان اقتضا میکرد که سید جمال نقد و انتقاد علمی را به دور از هر گونه تعصب مطرح نموده و از علماء و متفکران شیعه وسنی جهان اسلام بخواهد که با گشودن این راه و باز نمودن باب اجتهاد و انطباق مسائل با علوم عصر و نیازهای هر دورهء زمانی به حل معضلات اساسی، فکری و اجتماعی مسلمانان و رفع نارساییها و نابسامانیهای داخلی و مسئلهء عقب ماندگی،بویژه با هجوم استعمار غربی و ورود تفکر جدید و سیاست و اقتصاد و سرمایه داری غربی و خلاصه مسئله غرب،پرداخته و به وظایف خویش عمل نموده و مسؤولیت سنگین حفظ و صیانت حوزهء دین و بیضهء اسلام و حیات و بقای امت اسلام را بر اساس مصالح عمومی امت و با هدفهای مخصوص اسلام هماهنگ باشد."