چکیده:
نسبی گرایی معرفت شناختی، طی چند سال اخیر به عنوان یک جریان فکری نیرومند در حوزه تاملات فلسفی مطرح شده و به سایر حوزه ها، از جمله تعلیم و تربیت سرایت کرده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی دیدگاه نسبی گرایی معرفت شناختی و دلالت های آن در تعلیم و تربیت است. سوالات پژوهش عبارتند از: 1 ـ معنای نسبی گرایی معرفت شناختی چیست؟ 2 ـ نسبی گرایی معرفت شناختی چه تاثیری بر مبانی تعلیم و تربیت (هدف تربیت، محتوای یادگیری و روش های تدریس) دارد؟ در این پژوهش از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بر اساس دیدگاه نسبی گرایی معرفت شناختی، هیچ معیار و استاندارد عینی و قابل درک برای عقلانیت و شاخصی برای تعیین صدق و کذب گزاره ها وجود ندارد. در فرآیند تعلیم و تربیت هم نسبی گرایی معرفت شناختی در قالب دیدگاه سازنده گرایی مطرح می شود. بر این اساس هدف های آموزش در محیط یادگیری باید بیشترین تاکید را بر پرورش تفکر انتقادی و تفکر عمقی داشته باشند. محتوای کتب درسی نیز باید قابل تغییر و بازنگری باشند. نسبی گرایی معرفت شناختی بر روش های تدریس غیرمستقیم یا دانش آموز محور تاکید می کند. روش هایی که بر اساس آنها فراگیران در محور فعالیت قرار گرفته و منفعل نیستند. به نظر می رسد بر اساس نتایج به دست آمده و به کارگیری آنها در امر تعلیم و تربیت، می توان بر یکسری از مشکلات موجود فائق آمد و نتایج تربیتی مطلوبی را انتظار داشت.
Recently، epistemological relativism has been mentioned in philosophical thinking as an effective thinking movement. It has also been entered in other fields like education، too. The purpose of this research was to study about the role of epistemological relativism in education. The research questions included: 1- what dose epistemological relativism mean? 2- How dose epistemological relativism affect on the education fundamentals (the purpose of education، learning content and teaching methods)? Based on the epistemological relativism، it was concluded that there was no concrete and understandable standard for rationality and no criterion could distinguish honesty from dishonesty. In the education process، the epistemological relativism is discussed as a constructive view. Therefore، based on the purpose of education; more emphasis should be on fostering critical thinking and deep thinking. Also، content of the textbooks should have the capability of being changed or reviewed. The epistemological relativism emphasizes on an indirect or student- centered education. Once applying the found results، it is expected that so many problems in the field of education to be tackled and acceptable educational outcomes to be gained.
خلاصه ماشینی:
نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بر اساس دیدگاه نسبیگرایی معرفت شناختی، هیچ معیار و استاندارد عینی و قابل درک برای عقلانیت و شاخصی برای تعیین صدق و کذب گزارهها وجود ندارد.
Keyword: epistemological relativism, purpose, learning content, teaching method, education مقدمه معرفت شناسی، به عنوان یکی از شاخههای مهم فلسفه، ماهیت دانش و فرآیندی را مطالعه میکند که دانش طی آن کسب و ارزیابی میشود و در این رهگذر در رابطه با حقیقت و معرفت (که محصول آموزش و پرورش هستند) میتواند دیدگاههای متنوع و گوناگونی را در برابر معلمان و مربیان قرار دهد.
لذا در پژوهش حاضر در پی آن هستیم که با بررسی دیدگاه نسبی گرایی معرفت شناختی ، اثرات تربیتی را که از این دیدگاه بر جریان تعلیم و تربیت من جمله بر هدفهای آموزشی، روشهای آموزشی، محتوای آموزشی و به طور کل بر فرآیند یاددهی و یادگیری، ناشی می شود را مشخص نماییم.
بنابراین میتوان این چنین گفت که نسبی گرایی معرفت شناختی یعنی انکار و تردید کلی در هر نوع حقیقت خارجی و شناخت واقعی.
یکی از تأثیرات مهم معرفت شناسی نسبی گرا بر اهداف آموزشی این است که فراگیران علاوه بر کسب دانش شناختی (cognition)و فراشناختی (metacognition)، از نقش خود در ساختن دانش نیز آگاه هستند.
[Persian] Bruce, Joyce and Marshavyl Kalhvnassociation with Émile,(2007), new patterns of teaching in 2004, translated by Mohammad Reza Behrangi,Tehran, publication,education excellence.
[Persian] Abedini Baltork, meymanat and Nili, Mohammad Reza, (2014), Analysis of the role of constructivism as a new approach to learning in the primary school curriculum, Journal of Curriculum Studies, Number 13,pp 6-17.