چکیده:
تاریخ معاصر ایران مشحون از نهضتها و جنبشهای اجتماعی خرد و کلان بوده است. این نهضتها بهندرت از دیدگاه نظریههای جنبش اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. نهضت جنگل که 9 سال پس از امضای فرمان مشروطه در سال 1294 ش آغاز گردید، از اولین حرکتهای ملت ایران در پاسخ به عدم تحقق آرمانهای انقلاب مشروطه بود. در این تحقیق با مروری بر نظریههای جنبش اجتماعی، نظریه زاهد برگزیده شد که تناسب بیشتری با فضای تاریخ معاصر ایران دارد. این نظریه مهمترین رکن در شناسایی جنبش را جهت جنبش میداند که در ایدئولوژی آن متبلور است. این پژوهش در چارچوب روششناسی رئالیستی با استفاده از استراتژی تحقیق پسکاوی و روش تاریخی انجام شده است. تحلیل شواهد تاریخی برمبنای این نظریه نشان داد که نهضت جنگل با ایدئولوژی بسیار نزدیک با ایدئولوژی انقلاب مشروطه شروع شد اما در میانه راه دچار پارادوکس در ایدئولوژی شد. در ادامه هر چند موفقیتهای اولیه و زودگذری کسب کرد ولی خیلی زود به دلیل همان پارادوکس از هم فرو پاشید.
خلاصه ماشینی:
"او معتقد است میتوان از فرمول زیر برای تحلیل جنبش استفاده کرد (Crossley, 2002: 168): عادتواره + میدان = جنبش چارچوب نظری تحقیق هر چند کراسلی تلاش کرده است بر اساس نظریه بوردیو نظریهای ترکیبی دربارۀ جنبشهای اجتماعی ارائه دهد اما از یک طرف نظریۀ بوردیو تمایل بیشتری به سمت ساختگرایی دارد تا اینکه ترکیبی از عامل و ساختار باشد و از طرف دیگر این نظریۀ به بعد رابطه به عنوان یک بعد مستقل در کنار ساختار و عامل توجه نمیکند.
بررسی فرضیه تحقیق: جنبش دچار پارادوکس در ایدئولوژی جنبش جنگل در زمینهای اجتماعی شکل گرفت که کشور ایران انقلاب مشروطه را از سر گذرانده بود، دخالتهای بیگانگان در امور داخلی ادامه داشت مانند به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی اول و دوم که در واقع مهمترین دستاورد انقلاب مشروطه بود و همچنین ضعف ساختار حکومتی، به علاوه فضای متشنج جهانی که مشغول جنگ جهانی اول بودند و ظلم و ستمهای خوانین محلی، شرایط زمینهای بوده است که مجاهدین را دعوت به مبارزه میکرد (زمینۀ اجتماعی).
لذا موارد نقض ایدئولوژی اولیه را میتوان اینگونه برشمرد: اول؛ موفقیت جنبش با کمک مستقیم روسیه بوده است هر چند که روسیه بلشویکی بود و نه روسیه تزاری و حتی «سرخ» بودن حکومت ایران از انقلاب سرخ روسیه وام گرفته شده است، دوم؛ حکومت جمهوری مرام کمونیستی و اشتراکی را برای رفع بیعدالتی ترویج و اعمال میکرد که خیلی زود مردم را به شدت ناراضی کرد چون نه حافظ حقوقشان بود و نه بیانگر افکارشان."