خلاصه ماشینی:
"دلایل وجود ذهنی و مسألۀ مطابقت دیدیم که ادعای صدر المتألهین در باب وجودذهنی،و به بیان دقیقتر در باب علم،مطابقتصد در صد ذهنی با شیء خارجی و به عبارت دیگر،حصول ماهیت شیء خارجی در ذهن است و ازاین روی حضور شبح اشیاء در ذهن نمیتواند موردقبول واقع شود،چرا که با قبول قول به شبح ارزش ومطابقت علم از بین میرود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)البته بعضی بر این عقیدهاند که از سخنان حاجملاهادی سبزواری و صدر الدین شیرازی و امثال آنها(بر خلاف سخنان بعضی دیگر)استنباط میشود کهاین ادله یا لااقل بعضی از آنها،حتی برای نفی قولبه شبح کافی است و بنابراین برای اثبات مدعایفلاسفه در باب وجود ذهنی(حضور ماهیات درذهن)نیز کفایت میکنند.
او در جواب اشکال مزبور میگوید:منظور ازحصول صور در ذهن،حصول شبح و مثال شیءخارجی که حاکی از آن و در واقع مغایر آن باشدنیست،بلکه منظور حقیقت و ماهیت معلوم استاز آن حیث که ظهور ظلی آن است و آثار وجودخارجی بر آن مترتب نیست و لذا علم به معدومچیزی نیست مگر اینکه مفهومی غیر متحقق درخارج،در ذهن ما حاصل شود و بدون شک اینصورت با معدوم مطابق است(20)(این جوابشبیه تقریر آقای مطهری از برهان للحکم ایجاباعلی المعدوم است که از آن نفی قول به شبح رانتیجه گرفت).
(22) توسل به بداهت(بدیهی بودن واقع نمایی علم) علت اینکه براهین وجود ذهنی نه تنها ادعایمطابقت را اثبات نمیکنند و بلکه به نظر دقیقخلاف آن را نشان میدهند،همان است که قبلا بهآن اشارت رفت که این دلایل برای امر دیگری مورداستفاده قرار گرفتهاند و صدر المتألهین نیز مانندحکمای دیگر اصل مطلب را مفروض و مسلم گرفتهو بعد رفته است به دنبال نفی قول به اضافه."