چکیده:
مهندسی مجدد،ب هدف شناسایی بهترین روش انجام یک مجموعه فعالیتهای خاص،فرآیندهای سازمان را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.برای اینکه سیستم برنامهریزی منابع سازمان بتواند برای سازمان سودمند و اثربخش باشد، باید دست کم برخی از روشهای کسب و کار سازمان تغییر یافته و روشهای جدیدی توسعه یابند. از این رو مهندس مجدد با پیادهسازی و استقرار سیستمهای برنامهریزی منابع س ازمان ارتباط نزدیکی دارد.مهندسی مجدد فرآیندها،روشهای مختلف انجام یک فرآیند خاص را بررسی کرده و بهترین روشها را بر میگزیند.
خلاصه ماشینی:
"یک نمونه از محرکهای داخلی که در انجام مهندسی مجدد مؤثر است،نیاز به سادهسازی برای رسیدن به سطح بالایی از عملکرد و پررنگ کردن ناکارآییهایی است که در نتیجه انجام روشهای کاری غلط و وجود پیچیدگیها ایجاد شده است.
از آنجایی که مهندسی مجدد به شدت حامی انجام فعالیتهای موجود به روشی کاملا متفاوت است، این امر در ایجاد انگیزه جهت ارایه اندیشهای خلاق و نوآور نقش بسزایی دارد که حاصل آن تغییرات اساسی در حوزه کاری مهندسی مجدد است.
پنج محرک اصلی که منجر به ایجاد انگیزه در یک شغل یا فرآیند میشود عبارتند از: 1-تنوع مهارتها(تنوع مهارتهای مورد نیاز برای انجام یک شغل به طور کامل) 2-هویت کاری(درجه مشارکت یک شغل در تکمیل یک فعالیت به طور کامل) 3-اهمیت شغل(درک اهمیت و اثر یک شغل) 4-استقلال کاری(آزادی عمل موجود در یک شغل) 5-بازخورد(دریافت اطلاعات توسط کارکنان از عملکرد ایشان) هر چند وجود تفکر فرآیندی در سازمان ایجاد تمامی این انگیزههای شغلی را تضمین نمیکند،ولی احتمال وقوع بعضی از آنها را افرایش میدهد.
از آنجایی که با انجام مهندسی مجدد یک فرآیند کامل توسط یک گروه انجام میشود و شغل افراد بر حول یک هدف یا نتیجه طراحی میشود نه بر حول یک وظیفه خاص و در عین حال معیارهای عملکرد از انجام وظیفه به نتیجه فعالیت تغییر مییابد و عملکرد کارکنان بر اساس ارزشی که برای مشتری ایجاد میکنند اندازهگیری میشود و بر همین مبنا نیز پرداختهایی به منظور جبران کار تنظیم میشود،لذا بسیاری از مشکلات این بخش قابل رفع خواهد بود."