چکیده:
دین به عنوان یکی از مهمترین عناصر تأثیرگذار بر فرهنگ و تمدن، پابهپای بشر از دیرترین دوران تا به امروز در همۀ جوامع حضور داشته است. این پژوهش تلاش کرده است تا از دریچه منابع عربی، نگاهی به اعتقادات دینی ایرانیان بیفکند. نتایج نشان از آن دارد که در ایران باستان باورهای دینی، به ویژه در حوزۀ سیاست اهمیت فراوانی داشته است؛ به گونهای که دین و سیاست، دو برادر همزاد و یکی از مهمترین ابزارهای برقراری امنیت اجتماعی محسوب میشده است و پادشاه، نقشی دینی بر عهده داشته و نمایندۀ خداوند بر روی زمین بوده است. همچنین این پژوهش از اعتقاد راسخ ایرانیان به خداوند، تقوای الهی، معاد، پاداش و عقاب، توکل، رضایت به خواست خدا، مبارزه با نفس، انجام اعمال حسنه و... خبر میدهد.
Religion، as one of the most effective elements of culture and civilization، has had a tangible presence in all human societies from the ancient times up to the present. It has been tried، in this study، to look over Iranians’ religious beliefs from the point of Arabic sources view. The results show that the religious beliefs، especially in the field of politics، had an important role in Ancient Iran، in a way that religion and politics were considered as twin brothers who made the society secure، to the extent that the king was the highest religious authority and everybody knew him as God’s representative on earth. Iranian conviction in God، resurrection، rewards and punishments، trust، anti-esteem، and doing the right things are the other achievements of present research.
خلاصه ماشینی:
"» از سخن حکیمانه ای که ابن قتیبه از یک ایرانی نقل کرده است میتوان موضوع قیامت و نگرانی برای حساب و کتاب را دریافت ؛ به مردی ایرانی گفته شد: کیف حالک ؟ در جواب گفت : ما حال من یرید سفرا طویلا بلا زاد و ینزل منزلا موحشا بلا أنیس و یقدم علی جبار قد قدم العذر بلا حجة (ابن قتیبه ، ج ٣، ص ٥٧): «حال کسی که بیتوشه به سفر میرود و تنها به منزلگاهی ترسناک وارد میشود و بر حضرت حق بدون عذر موجه وارد میشود چگونه است ؟» این نوع نگاه به زندگی موجب شده است ایرانیان ناامیدترین و بدبخت ترین فرد را کسی بدانند که با دست خالی، دنیا را به سوی آخرت ترک میکند؛ قال بزرجمهر: «أخیب الناس سعیا من أقام فی دنیاه علی غیر سداد، و ارتحل إلی آخرته بغیر زاد.
» ایرانیان در ضمن تأکید بر ناپایداری دنیا، اعتقاد راسخ داشتند که دنیا مزرعۀ آخرت است و آخرت جز از طریق این دنیا به دست نمیآید: قال أردشیر: «لا ترکنوا إلی هذه الدنیا، فإنها لا تبقی علی أحد، و لا تترکوها فإن الآخرة لا تنال إلا بها!» (ابن قتیبه ، ج ١، ص ٦١؛ ابن عبدربه ، ج ١، ص ٤٠؛ ثعالبی، الإعجاز و الإیجاز، ص ٦٢؛ حصری، ج ٢، ص ٥٤٤؛ زمخشری، ج ١، ص ٦٢؛ قلقشندی، ج ١، ص ٢٨٢ و اماسی، ص ١٤٢): «به این دنیا تکیه نکنید؛ زیرا برای کسی باقی نمیماند و آن را رها نکنید؛ چرا که آخرت ، جز با آن به دست نمیآید."