خلاصه ماشینی:
"آنها ضرورت و لزوم قطع شدن قتل و غارتها و غصب چپاولها را به خوبی احساس مینمودند و بر آن بودند تا جهت بهبود اوضاع و رونق حیات اجتماع-سیاسی بین طرفین مخاصمه- حکومت مرکزی خان مغول صلح و سازش برقرار و تفاهم حاصل نمایند و علاوه بر این باید که در حیات اقتصادی-تجارتی مردم نوعی راهنمایی و هدایت حاکم شود و احیای مجدد نیروهای مولد و فعال جامعه-بویژه بخش کشاورزی،زراعی-تعیین نوعی میزان معین و مشخصی که برابر آن از مؤدیان،مالیات و باج و خراج ستانده شود،محدود نمودن بعضی صورتهای مالیاتی از مهمترین مواردی بود که گروه دوم طرح و ارائه نمود.
چنانکه گفته شد خان مغول چغتای،از دانشمندان و سیاستمداران در اداره امور دولت و سر و سامان دادن به اوضاع قلمرو خود استفاده فراوان میبرد و البته این گروه از صاحب منصبان و فریفتگان مسلمان به طور عموم،کسانی بودند که از سیاستهای چغتای پیروی و اطاعت *ورود مغولان تنها حیات کشاورزان را به ورطه نابودی نکشاند،چه زندگی مردم شهرنشین وضعیتی بهتر و مناسبتر نسبت به زارعین نداشت و شهرنشینان نیز از حضور مغولان بیبهره نماندند و در نتیجه تهاجمات مغولان، شهرهای آباد و پر رونق ناحیه ماوراء النهر به تلی از ویرانه تبدیل شد."