چکیده:
درک درست قرآنکریم برای همگان امری ضروریاست و یکی از راههای نیل به این امر رجوع به تفاسیر و بهرهگیری از نظرات مفسران میباشد. پژوهش حاضر، بررسی آراء نحوی ابن عاشور تونسی(1879-1973م) در تفسیر «التحریر و التنویر» در مبحث منصوبات متشابه است. او در این تفسیر به جنبههای مختلف مسائل نحوی و از جمله آنها؛ منصوبات متشابه پرداخته و وجوه تشابه آنها را توجیه کردهاست. نگارندگان در این مقاله قصد دارند که به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی روش توجیه منصوبات متشابه در تفسیر ابن عاشور بپردازند. بدین منظور به بررسی تشابه در چهار مساله «تشابه بین حال و مفعولبه، مفعولله و مفعولمطلق»، «تشابه بین مفعولبه و مفعول لاجله»، «تشابه بین حال و تمییز» و در نهایت «تشابه بین مفعولبه، مفعولمطلق، حال و خبر کان» پرداخته شدهاست. با بررسی نظرات و دیدگاههای ابن عاشور در این تفسیر و مقایسه آن با دیگران، متوجه خواهیم شد که وی در مبحث منصوبات، آراء منحصر بهفردی دارد.
خلاصه ماشینی:
در این مطلب نمونههایی از توجیه ابن عاشور که در باب منصوبات محتمل است، عرضه میشود برای اینکه دو موضوع بیان شود: 1-ابن عاشور خود را ملزم به ذکر تمامی وجوه محتمل نمیداند، بلکه در بسیاری مواقع فقط یک وجه را ذکر کرده و چه بسا در آن موضوع با همه و یا با اکثریت مخالف است(ابن عاشور، 1984م، ج 6، ص269-270) 2-در توجیه گفته خود به معنی و سیاق آیه تکیه دارد.
2-2- تشابه بین مفعولبه و مفعول لاجله ابن عاشور در توجیه آیه «و ذکر به أن تبسل نفس بما کسبت»(أنعام: 70) برای مصدر مؤول «أن تبسل» دو وجه اعرابی ذکر کردهاست(ابن عاشور، 1984، ج 5، ص98) 1- مفعول دوم برای فعل «و ذکر» برای »تذکیر» متعدی به دو مفعول است از باب «أعطی»، فعل مجرد آن متعدی به یک مفعول است و با رفتن به باب تفعیل دو مفعولی شدهاست مفعول اول«هم» و مفعول دوم«أن تبسل نفس»؛ هیچیک از مفسرین و نحویان متذکر این وجه نشدهاست.
3. در تشابه بین حال و مفعولبه، مفعولله و مفعولمطلق: این چهار رکن از اسماء منصوب در تعاریف و وظایف با هم اختلاف دارند و مفعولله و مطلق در مصدر و فضلهبودن مشترک و مصدر مؤول به مشتق با حال، تداخل دارد ولی توجیه ابن عاشور در (مائده:33) گفته که معنی «و یسعون فیالأرض فسادا»، یعنی «إنهم یکتسبون الفساد» میباشد که «فسادا» را مفعولبه برای فعل«إکتسب» گرفتهاست، هر چند که این توجیه ابن عاشور بعید بهنظر میرسد.
4. در تشابه بین مفعولبه و مفعولله: توجیه ابن عاشور برای(انعام:70) برای مصدر مؤول«أن تبسل» درآیه«و ذکر به أن تبسل نفس بما کسبت»: الف) مفعول دوم-که بهنظر میآید جای نقد دارد- ب) مفعوللأجله؛ که از نظر جمهور نیز همین قسم دوم مورد قبول است.