چکیده:
این مقاله به تحلیل رویکرد مطبوعات سیاسی نیمه دوم سال 1329 به جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران میپردازد. این تحلیل با هدف تعیین میزان تاثیر مطبوعات سیاسی این دوره بر روند شکلگیری و به ثمر رسیدن این جنبش انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از مطالعه اسنادی و کتابخانهای بهره گرفته شده است. برای انجام این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری کوتایا انتخاب موجه، 269 سرمقاله از یازده نشریه وابسته به مهمترین و فعالترین احزاب و جمعیتهای سیاسی در نیمه دوم سال 1329ه.ش، بهعنوان واحد تحلیل انتخاب و با تحلیل محتوای آنها، موضعگیری هر یک از آنها نسبت به شش مقوله اصلی و تاثیرگذار بر جنبش، مشتمل بر لایحه الحاقی، دولت انگلستان، شرکت نفت ایران و انگلیس، دولت رزمآرا، جبهه ملی و تز ملی شدن صنعت نفت تعیین شده است. در نهایت، با استفاده از این دادهها، رویکرد و بالطبع نقش هر یک از آنها، بهعنوان ابزار فشار احزاب و جمعیتهای سیاسی در این جنبش تبیین شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که اکثریت قریب به اتفاق مطبوعات سیاسی منتشرشده در این دوره تاریخی، با وجود تفاوت در موضعگیری نسبت به رزمآرا، جبهه ملی و تز ملی شدن نفت، بهسبب همسویی اکثریت در مخالفت همهجانبه با لایحه الحاقی، شرکت نفت ایران و انگلیس و دولت انگلستان، فشار شایان توجهی بر قدرت موجود واردآوردهو نقش موثری در این جنبش اجتماعی ایفا کردهاند.
This paper presents an approach analysis of the political presses(published 23rd September 1950 to 20th March 1951) to the Iranian oil industry nationalization movement. The analysis aims at determining the impact of political presses of this period, as one of the most tools of pressing groups,on the rise and victory of the movement. The research methods is descriptive-analytic and in gathering data the documentary and library methods have been used. The sample includes 269 editorials of 11 political presses that belong to the most important political parties and associations of that time, have been chosen through qoutas sampling method. The analysis has been done on the approaches of the sample to six categories including Razmara government, Jebhe Melli political party, nationalization of oil industry thesis, Attached bill, Iran and Britain Oil Industry Company and State of Britain. The paper concludes that the political presses published 23rd September 1950 to 20th March 1951, despite of some differences in their approaches to Razmara government, Jebhe Melli political party and nationalization of oil industry thesis ,have played a significant role in the rise and victory of Iranian oil industry nationalization movement.
خلاصه ماشینی:
ش به تز ملی شدن نفت با توجه به تفاسیر و جداولی که در این بخش ارائه شد، می توان نتیجه گرفت که اکثریت قریب به اتفاق مطبوعات سیاسی مذکور، در رویکردشان نسبت به «لایحة الحاقی »، «دولت انگلستان » و «شرکت نفت ایران و انگلیس » و تا حدی «تز ملی شدن نفت » همسو بوده اند و همگام با هم در جهت محکوم ساختن تصویب قرارداد الحاقی ، خط مشی سیاسی دولت انگلستان نسبت به ایران و موجودیت شرکت نفت ایران و انگلیس گام برداشتند و تنها در دو مقولة «جبهة ملی »، به عنوان یک سازمان سیاسی (آن هم بیشتر به سبب موضع گیری های حزبی و گاه خصومت های شخصی )و دیگری «دولت رزم آرا» (به لحاظ محافظه کاری و حفظ موقعیت بعضی روزنامه ها یا مصالح دیگر) اختلاف نظر وجود داشته است .
در نهایت ، می توان نتیجه گرفت اکثر قریب به اتفاق مطبوعات ، در حمایت از رزم آرا (به عنوان یکی از موانع اصلی ملی شدن صنعت نفت )، مخالفت با جبهة ملی (به عنوان جبهة پیشروی نهضت ملی شدن صنعت نفت ) و اختیار موضعی محتاطانه یا سکوت در برابر تز ملی شدن صنعت نفت ، اما به دلیل همسویی اکثریت در مخالفت همه جانبه با لایحة الحاقی ، شرکت نفت ایران و انگلیس و دولت انگلستان ، به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای گروه های فشار (احزاب سیاسی ) با برجسته ساختن موضوع ، افزایش آگاهی مردم ، گسترش نوعی شعور جمعی سیاسی در بین مردم و جلب مشارکت سیاسی شان ، موجبات افزایش تحرک روانی و همچنین یگانگی عاطفی شان را فراهم ساختند، موج احساسات ضد استعماری را در آنها برانگیختند، فشار شایان توجهی بر قدرت موجود وارد کردند و به سهم خود به عنوان یکی از عوامل مهم راه را برای پیروزی نهضت ملی شدن نفت هموار ساختند و در مجموع نقش چشمگیری را در این جنبش اجتماعی ایفا کردند.