خلاصه ماشینی:
"چنین خط سیر اندیشه را میتوان در عقاید سایر دانشمدان قرن هیجدهم و بعدی دنبال کرد و تنها جان استوارت میل به عنوان آخرین دانشمند مکتب کلاسیک اقتصاد به مسئله توزیع عادلانه در آمد پرداخته است و عقاید کلاسیک را با عقاید مارکسیستی تلفیق کرده است و قوانین ضد رانت گیری (افزایش اجاره زمین)و یا ضد ارث گیری(عاملی برای نابرابری اقتصادی در زندگی دو کودک)پیشنهاد میکند.
وی در مطالعاتی که در رفتار مصرفی گروههای مختلف در آمدی انجام داد به این نتیجه رسید که میل نهایی به مصرف(نسبت تغییرات مصرف به تغییرات در آمد)ثروتمندان،کمتر از فقرا است و اگر کشور دارای عدهای ثروتمند و اکثریتی فقیر باشد امر پس انداز اجتماعیع و در پی آن سرمایه گذاری که لازمه رشد و پیشرفت اقتصادی است به سهولت بیشتری انجام میپذیرد و بر همین اساس توزیع نابرابر در آمدی را عاملی مثبت برای پیشرفت اقتصادی میشمارد.
بنابراین عدالت ایجاب میکند که نظام اجتماعی در صدد رفع فقر مردم برآید و سود توزیع را از بین ببرد و به همین سبب اسلام به مسلمانان توصیه کرده است که فقر برادران خود را از بین ببرند و همه حکومت اسلامی را مسئول رفع فقر و ایجاد زندگی متوسط و آبرومندانه برای نیازمندان و افراد کم در آمد جامعه قرار داده است.
6. دلایل گسترش توزیع سوءدر آمد در جهان سوم با توجه به آمارهای موجود نتیجه می شود که در اکثر کشورهای جهان سوم به استثنا کشورهایی که نظام سیاسی آنها بر پایه لغو یا محدود کردن مالکیتها قرار داشته اند،شکاف عمیقی بین طبقه پایین جامعه و طبقه بالای جامعه وجود دارد."