چکیده:
ذاتگرایی از رویکردهای رایج در فلسفه تکنولوژی است که بر مبنای آن شناخت ماهیت تکنولوژی اولویت و اهمیت دارد. مقالۀ حاضر به نقد ذاتگرایی در فلسفه تکنولوژی در چهارچوب عقلگرایی انتقادی میپردازد. استدلال میکنیم که اولا، بدان جهت که ذاتگرایی به خردگریزی و جبرگرایی میانجامد و زمینۀ اصلاح و بحث انتقادی را دربارۀ تکنولوژی نابود و بهجای آن تغییرات ناگهانی و خارج از چهارچوب عقلانی را توصیه میکند، نامطلوب است و ثانیا، دربردارنده برخی از پیشفرضها و آموزههای نادرست دربارۀ چگونگی تحول تکنولوژی و نسبت آن با انسان است. همچنین، نشان خواهیم داد که راهحلهای ذاتگرایان در مواجهه با تکنولوژی مثل پناه بردن به هنر یا برقراری نسبت آزاد با تکنولوژی بهجایی نمیرسد و در نهایت، بر این نکته تأکید میشود که در اصلاح تکنولوژیها باید ملاحظات محلی را در نظر گرفت و فرایند اصلاح را بهتدریج و با بحث انتقادی پیش برد
خلاصه ماشینی:
پاسخ روشن و مورد توافقی برای اینکه منظور از «ذات و ماهیت» چیست، وجود ندارد؛ افلاطون معتقد بود که ماهیت هر چیز را باید در صورت آن یافت، ولی برخی دیگر از ذاتگرایان، مثل ارسطو، کاملاً از او در این زمینه پیروی نمیکردند، ولی تا این اندازه با وی موافق بودند که وظیفۀ شناخت ناب و اصیل، کشف ماهیت نهانی یا صورت چیزهاست؛ 3 بسیاری نیز با وی همعقیده بودند که اولاً، این ماهیت را میتوان به یاری شهود کشف کرد و تشخیص داد که در این صورت، شناخت حاصل شناختی حقیقی، یقینی و لایتغیر خواهد بود؛ 4 ثانیاً، هر ماهیتی نام خاص خود را دارد، یعنی همان نامی که چیزهای محسوس به آن نامیده میشوند و ثالثاً، ماهیت را میتوان با الفاظ توصیف کرد و معمولاً وصف ماهیت هر چیز را تعریف آن نامیدهاند (پوپر، 1377، در مقالۀ حاضر ذاتگرایی را بهمثابۀ آموزهای عام مدّ نظر قرار دادیم، نه صورتبندیِ خاصی که بتوان به فیلسوفی خاص نسبت داد.
2 ما در اینجا، به پیروی از پوپر، اصطلاح «ذاتگراییِ روششناختی» را به این معنا بهکار میبریم که تکلیف شناخت ناب یا علم° کشف و وصف ماهیتِ حقیقی و پنهان چیزهاست و سعی خواهیم کرد که به بازسازی انتقاداتی از آن بپردازیم که در چهارچوب عقلانیت نقّاد قابل طرح گاهی هایدگر برای شناساندن ماهیت تکنیک به تحلیلهای زبانی و ریشهشناسی الفاظی مثل «تخنه» روی میآورد و از این راه استدلال میکند که: «تخنه نهتنها نام کار و مهارت صنعتگر، بلکه افزون بر این نامی است برای مهارتهای فکری و هنرهای زیبا؛ تخنه به فراآوردن، قلمرو پوئسیس تعلق دارد؛ تخنه امری شاعرانه (پوئتیک) است».
), The Critical Approach to Science and Philosophy, London, Collier–Macmillan, 1964; New York, The Free Press of Glencoe, 1964, pp.
(1999), Questioning Technology, London and New York: Routledge.