خلاصه ماشینی:
"میتوان دید که در بازارهای پیشرفته و صنعتی،این پدیده تاکنون سه دوره را تجربه است: فرآوردهگرایی،بازارگرایی و مشتری گرایی از آغاز انقلاب صنعتی و سرازیر شدن فرآوردههای کارخانهای به صورت گسترده و انبوه در بازار،همه مردم خواستار و در پی بدست آوردن اینگونه فرآوردهها شدند- همانگونه که تاکنون مردمان شهرنشین ما همچنان علاقهمند به داشتند یک خودرو شخصی و دیگر اسباب و کالاهای زندگی نوین هستند-در این دوره که دستکم تا پایان جنگ جهانی دوم و برطرف شدن آثار آن،در سراسر جهان ادامه داشت،هر فرآوردهای که تازه به بازار میآمد،خریدار داشت.
برای بازاریابی(مارکتینگ- MARKETING )تعریفهای فراوانی وجود دارد،ولی شاید تعریف«بنگاه رسمی بازاریابی انگلستان INSTITUTE OF MARKETING- ẓUK CHARTERED یکی از سادهترین و رساترین آنها باشد که میگوید: «بازاریابی فرآیندی مدیریتی است که مسوولیت شناسایی،پیشبینی و برآوردن نیازهای مشتریان را به روشی سودآور،به عهده دارد».
از دید فیلیپ کاتلر نویسنده کتاب«مدیریت بازاریابی-1970، MANAGEMENT ẓKOTLER,MARKITING دو دسته از مفهومها در پیروزی و ادامه زندگی سازمانهای امروزی بسیار موثرند:پایبندی به مدیریت بازار و رویکرد به نیازها،خواستها و ارزشهای نیازهای بشری پیوسته و بادوام هستند،ولی خواستها بر اثر گذشت زمان و پیدایش دگرگونی در وضعیت اقتصادی فرد،فنآوریها،فرهنگی و اجتماع،تغییر مییابند بازار هدف.
این سه بخش را،محیط-راهبرد و سازمان بازاریابی میگوییم و میتوان چنین نشان داد: الف-تجزیه و تحلیل محیط تنها عاملی که در روند مدیریت بازار پا بر جا بوده و همواره وجود دارد،دگرگونی است.
نتیجهگیری مدیریت بازار(بازاریابی)یکی از عاملهای بسیار مهم در فعالیت کسبوکار است که هدف آن مشتریآفرینی و ایجاد بنیانی برای جلب و نگهداری مشتریان میباشد."