چکیده:
رشد مداوم سطح عمومی قیمتها در ایران، حاکی از روند افزایش کلی قیمتهاست. پویایی تورم کوتاهمدت و تعامل ادواری با متغیرهای واقعی اقتصادی، یک مسأله محوری در اقتصاد کلان و بخصوص در تجزیه و تحلیل سیاستهای پولی میباشد. این مطالعه به بررسی و برآورد منحنی فیلیپس مرکب کینزینهای جدید در اقتصاد ایران طی سالهای 1389-1338 پرداخته است. متغیرهای اثرگذار بر تورم جاری در این نوع منحنی، تورم آتی، تورم وقفهدار و شکاف تولید میباشد. در برآورد مقدار شکاف تولید از سه فیلتر کالمن، هدریک- پرسکات و باند- پس استفاده گردیده است. همچنین در مدل های مورد استفاده در این بررسی برای سال 1357 مشاهده گردید که شکاف ساختاری مربوط به سال های پیروزی انقلاب اسلامی می باشد. نتایج نشان میدهد که مطابق با دیگر مدلهای منحنی فیلیپس که وجود اثر و نقش اصلی شکاف تولید بر تورم دوره جاری را تأیید میکند، در این مدل نیز در هر سه حالت محاسبه شکاف تولیدی، این متغیر بر تورم جاری اثری معنیدار و مثبت دارد که حاکی از اثرگذاری متغیرهای واقعی در بلندمدت در کنار سیاست های پولی بر تورم است. همچنین ضریب متغیر تورم انتظاری (آتی) و تورم گذشته معنیدار گردید که نشان از این دارد که بنگاهها در تعیین قیمت خود، هم آیندهنگر و هم، گذشته نگر هستند، اما ضریب تورم انتظاری بیشتر از ضریب تورم باوقفه است و بیان می کند که بنگاه ها در تعیین سطح قیمت جاری خود بیشتر به تورم آتی توجه دارند. آزمونهای ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﺪلهای ﺗﺨﻤﻴﻨﻲ، حاکی از صحت و اعتبار برآورد میباشد.
The short–term inflation dynamics and its cyclical interactions with real economic variables are basic issues in the context of monetary policies analysis. This study investigates and estimates the hybrid new Keynesian Phillips curve for Economy of Iran during 1971-2008. On this curve، the effective variables on current inflation would be future inflation، lagged inflation and GDP gap. This paper makes use of three Kalman، Hodrick- Prescott and band-pass filters to estimate GDP gap. There is a structural break in 1979 due to victory of the Islamic Revolution in Iran. Findings indicate that GDP gap has a significant positive impact on current inflation، which means the effectiveness of real variables، besides monetary policies، on inflation in the long-run. Our findings are consistent with other Phillips curve models، which confirm the effective role of output gap on current inflation. In addition، the coefficients of the expected inflation and lagged inflation variables are statistically significant، which indicate that firms look forward and backward in setting prices، but coefficient of expected inflation variable is higher than that of lagged inflation، means that firms pay more attention to the expected inflation in setting current prices. The evaluation tests indicate the accuracy and reliability of models.
خلاصه ماشینی:
به دنبال کاري که آلن و رابينسون (٢٠٠٤ Allen and Robinson) انجام داده اند، تورم به صورت منحني آينده نگر در اقتصاد باز به صورت زير مدل سازي شده : (به تصویر صفحه رجوع شود) که در آن ، Πt نرخ تورم ، ١+EtΠt تورم انتظاري و く٢ ضريب هر يک از شکاف هاي توليدي بوده که در معادله استفاده شده است و نرخ برابري ارز جامائيکا در برابر دلار آمريکا و L نيز عملگر وقفه ميباشد که در آن ، تورم تحت تأثير نرخ تورم انتظاري آتي، شکاف توليدي و تغييرات نرخ ارز اسمي قرار دارد و اين معادله براي هر يک از مقادير شکاف توليدي با استفاده از تکنيک GMM برآورد گرديده است .
در اين مقاله تأثير سياست هاي پولي انبساطي بر ميزان بيکاري طبيعي و بيکاري همراه با تورم غيرافزايشي (NAIRU) با توجه به منحني فيليپس (نيوکلاسيک ها و نيوکينزين ها) بررسي گرديده و از روش سري زماني مبني بر تکنيک VAR و روش هاي ساختاري مبني بر تکنيک OLS و به منظور تعيين مقادير غيرقابل مشاهده نرخ تورم انتظاري، ميزان بيکاري طبيعي و توليد بالقوه از فيلتر هادريک - پرسکات استفاده شده و نتايج تخمين در اين مقاله ، وجود تبادل بين بيکاري و تورم را در اقتصاد ايران تأييد ميکند، به اين مفهوم که منحني فيليپس با توجه به هر دو فرض انتظارات عقلايي و انتظارات تطبيقي براي اقتصاد ايران ، هم در بلندمدت و هم ، در کوتاه مدت نزولي و لذا اعمال سياست پولي انبساطي در هر دو دوره بر متغيرهاي واقعي اقتصاد اثرگذار است ، به اين صورت که هر سياستي از جانب دولت به منظور کاهش بيکاري در نظر گرفته شود، به افزايش تورم منجر ميگردد.