چکیده:
مسئله عصمت پیامبران از جمله مقولاتی است که همواره مورد بحث میان دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان با گرایش های مختلف عرفانی، فلسفی، حدیثی و کلامی بوده است. این مسئله در دوران معاصر نیز با جدّیت فراوان بررسی شده است. علّامه طباطبائی به تفصیل به بررسی این مسئله پرداخته است. در این نوشتار، به دنبال بررسی مسئله عصمت پیامبران از دیدگاه این مفسر گران مایه هستیم. بر اساس مهم ترین یافته های این تحقیق، علّامه طباطبائی منشا عصمت را علم قطعی و دایمی به قبح گناه و ترک واجب دانسته است. افزون بر آن، او معتقد به عصمت مطلق پیامبران نیست. برای نمونه، او عصمت پیامبران از اشتباه در اموری که ارتباطی به دریافت و ابلاغ وحی و نیز انجام تکالیف شرعی ندارد برنمی تابد؛ در سوی مقابل، با قاطعیت بر عصمت پیامبران در دریافت و ابلاغ وحی و نیز عصمت از گناهان تاکید دارد.
خلاصه ماشینی:
"ازاین رو، باید روشن شود مقصود از امتناع، امتناع ذاتی است یا وقوعی؟ آنچه علامه طباطبائی در تبیین چیستی عصمت بیان کرد، می تواند پاسخگوی این پرسش باشد؛ ازاین جهت که خداوند متعال علمی به معصوم داده که با توجه به آن، معصوم از گناه خودداری می کند، اما این علم مانع از اختیار او نیست.
سؤالی که به طور جدی باید به آن پرداخته شود، این است که آیا پیامبران همگی یک روش را در حفظ یا اجرای دین در پیش می گیرند؟ به دیگر سخن، آیا آنها نحوه حفظ و اجرای دین را نیز از خداوند متعال دریافت می کنند یا آنکه ایشان با توجه به سلایقی که دارند، تصمیمات مدیریتی خاصی اتخاذ کرده و به انجام این مهم می پردازند؟ در این باره، علامه طباطبائی به طور صریح به این مسئله نپرداخته است، اما در داستان برخورد حضرت موسی و هارون علیهماالسلام سخنی دارد که بی ارتباط با این مسئله نیست.
عصمت در امور قضایی: مورد دیگری که در مقوله عصمت قابل بررسی است، عصمت پیامبران در امور قضایی است؛ بدین معنا که آیا آنچه پیامبران در حکمیت میان طرفین دعوا بدان حکم می کنند، لزوما مطابق با واقع است؟ به باور علامه طباطبائی، قرآن کریم تأکید کرده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از پیروی هوا و هوس و میل به امر باطل در امان است، اما آیا حکمی که او در دادگاه صادر می کند، نیز صحیح و مطابق با واقع است؟ علامه معتقد است که پیامبر در دادگاه بر اساس قوانین ظاهری حکم می کند؛ بدین بیان که باید از شاکی طلب بینه کند و..."