چکیده:
نقوشبرجستۀ تختجمشید یکی از مهمترین یادگارهای دورۀ هخامنشی در ایران به شمار میرود که به مثابه چکیدهای از هنر، معماری، سیاست، اقتصاد و مدیریت این دوره درخشان از تاریخ ایران توجه دانشمندان علوم مختلف را به خود جلب کرده است. این نقوش، بهواسطۀ ماهیت تاریخی خود، بهعنوان یک منبع موثق برای تحلیل بسیاری از مسایل مدیریتی امپراتوری هخامنشی، واجد اهمیت فراوانی هستند. از منظر گونهشناسی، یکی از گروههای چندگانۀ نقوشبرجستۀ تختجمشید نقوش انسانی است. بررسی این گروه مستلزم تعریف معیاری است که در میان نقوش صحیح و سالم در تختجمشید وجود دارد. برخی از نقوشبرجستۀ تختجمشید دچار نواقص و ناهمخوانیهایی در بازنمایی شدهاند که هر قسمت از این نقایص به یک یا چند عامل وابسته است. حجار و طراح از مهمترین عوامل این ناهمخوانیها و نقایص به شمار میروند. تغییرات سبکی و گذر زمان نیز مزید برعلت شده و در بروز این ناهمخوانیها در نحوۀ بازنمایی نقوش مذکور تأثیرگذار بودهاند. آنچه اهمیت دارد موظف کردن حجار به تولید برخی از نقوش تکراری بوده که منجر به پدید آمدن نقوشی با ظاهری مشابه ولی درعین حال متفاوت از هم گردیده است که با تأمل دقیق در آنها میتوان تفاوتها و حتی ناهمخوانیهای موجود را دریافت. در کل ناهمخوانیهای موجود میان نقوشبرجستۀ تختجمشید نشان از یک نظام پیچیدۀ مدیریتی دارد که در لابهلای آن، بهواسطۀ نبود سازماندهی یکپارچه، دچار ناهماهنگی پنهان بوده است. این ناهماهنگی در قالب ناهمخوانی در بازنمایی نقوشبرجسته بروز یافته است. هدف این مقاله تشریح برخی از جنبههای مدیریتی در ایجاد نقوشبرجستۀ تختجمشید است و به پرسشی با این مضمون پاسخ میدهیم که ناهمخوانیهای فنی و تکنیکی نقوش انسانی تختجمشید در چه مکانهایی از این مجموعه دیده میشود و دلیل ایجاد چنین ناهمخوانی و ناهمگنی چه بودهاست. گردآوری نمونهها بهسبک میدانی بوده که در نهایت با مقایسه تصویری مورد بررسی قرار میگیرند.