چکیده:
سبکشناسی آثار گذشتگان موجب به دست آوردن درک بهتری از آن آثار و زبان بهکاررفته در آن خواهد شد. تاریخ بلعمی یکی از قدیمیترین کتابها به زبان دری است که تا امروز از دستبرد حوادث مصون مانده است. این کتاب بیشتر در زمینه استفادههای تاریخی کانون توجه بوده است. از این رو، در این مقاله، واکاوی زبان نویسنده هدف اصلی قرار گرفته و بدین منظور، ابتدا به سبک دوره و سپس به سبک بلعمی پرداخته شده است. نتیجه این کار نشان میدهد که نویسنده حتیالامکان سعی در بهرهگیری از واژگان فارسی داشته و در ترجمه تا جایی که توانسته تلاش کرده تا ترجمه او تحت تاثیر نحو عربی قرار نگیرد و معیارهای زیبایی نثر در آن روزگار را نیز بهخوبی رعایت کرده است. همچنین این اثر پژوهشی میتواند مقدمهای برای سبک شناسی نخستین کتابهای منثور کهن باشد.
Tarikh i Balami"، written by abu Ali Mohammad Ibn Abdollah Balami، Minister of Samanis in the fourth century، is one of the oldest books in Islamic period that contains the first step of creation till Arab raid and the prophet's life and the kings.
Amir Mansur ibn Noah Samani ordered Translation of the book “Tarikh al-Omam va al-Muluk” of Tabari to his minister ، Balami. But on several occasions he summarized The original book in the translation and used the other sources and removed something from his translation.
Different versions of this book show that many differences between eleven versions used for comparison، none of them became similar to each other. Replacing the oldest words with new words and the Arabic word with Persian word in the same meaning is one of problems that copyists have caused for stylistics of this book.
Writing "Tarikh i Balami" is related to the first period of Persian prose in Iran. During this time that took Samanis and Tahiris period، the authors have written in a simple style. This style of writing، also called Khurasani style، because the authors have lived in Khorasan. The style is also called Balami، the author of the book، because he was one of the most prominent writers of this genre.
Results of comparison between this book and the other books of this period، such as mughaddamih Shahnameh abu Mansuri، translation of Tafsir i Tabari، Hudud al-alam min al-Mashriq ela al-Maqrib، Tafsir i Pak and…. show that the most important stylistic features in its language level are significant in some areas. One of them is the author tried to use Persian words، but sometimes the shorter and more familiar Arabic words have been replaced.
خلاصه ماشینی:
"«این کار جانست و بجان طاق و جفت نتوان بازیدن» (همان: 561) 3-1-5- آوردن افعال به شیوه خاص الف: به کار بردن افعال با پیشوندهای قدیمی؛ مثالها: فرا: «دست به تخت او فرابردم» (بلعمی، 1385: 114) فرو: «هفتصد سال عمر وی بود، عاقبهالامر فروگذشت» (همان: 86) فراز: «تا آن مردمان که تقدیر ایزد تعالی فراز نپذیرند بدانند که دروغ گفتند» (همان: 20) باز: «ذوالقرنین نیز چاه از دست آن مردمان بیرون کرد و باز هم ابراهیم داد» (همان: 325) در: «چون آنجا رسید درافتاد و بیتالمقدس را ویران کرد» (همان: 472) ب: آوردن صیغههای انشایی به شیوه خاص برای جملات شرطی و استمراری «اگر ما دزد بودمانی، آن درمها که اندر جوال ما بودی باز نیاوردمانی» (همان: 214) «اگر ترا چنین کتابی است، ما بتو بگرویدمانی هم چنان که قوم موسی بموسی گرویدند» (همان: 494) «ملک گفت اگر ایشان بگرفتمانی بکشتمانی» (همان: 587) «همه را درم و سلاح دادتی تا برفتندی و جنگ کردندی» (همان: 801) بیشتر در نثر فارسی این ضمیر را در متکلم معالغیر و دوم شخص با یای مجهول ترکیب میکردهاند.
» (همان: همانجا) ب: «به کار بردن «این» به جای «ال» عربی مانند: «و این پسرش خال من است» (شمیسا، 1386: 4) 3-1-10-جمع بستن دوباره جمعهای مکسر عربی «کتبها» (بلعمی، 1385: 196)، «عجایبها» (همان: 577) «اخبارها» (همان: 831) 3-1-11-در زبان فارسی در هنگام جمع بستن واژه مختوم به الف با «ان» معمولا از «ی» میانجی استفاده میشود تا واژه تنافر حروف نداشته باشد و بهراحتی تلفظ شود، اما استثنائاتی در این قاعده در کتاب تاریخ بلعمی دیده میشود: «..."