چکیده:
هدف مقاله حاضر، بررسی کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی است . به این منظـور در قالـب روش پیمایشی ، ٣٤٠ نفراز زنان شهرکرد در دو گروه نمونه عادی و طلاق عـاطفی بـه دو روش نمونه گیری گلوله برفی و سهمیه ای اتفاقی ساده انتخاب شده و از طریق پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد: بین طلاق عاطفی و شـش بعـد کیفیـت زندگی زنان (احساس فردی ، روابط خانوادگی ، روابط اجتماعی ، کیفیت سلامت ، رضایت از شرایط محیطی و رضایت از شرایط اقتصادی ) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین اخـتلاف رتبـه هـا در هر کدام از متغیرهای وابسته در دو گروه نیز معنادار بوده است . در نهایت این نتیجه حاصـل شـد که کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی بر اساس طیف لیکرت ، درحد پایین و کیفیت زنـدگی زنان عادی درحد بالایی است .
خلاصه ماشینی:
یافته های تحقیق نشان می دهد: بین طلاق عاطفی و شـش بعـد کیفیـت زندگی زنان (احساس فردی ، روابط خانوادگی ، روابط اجتماعی ، کیفیت سلامت ، رضایت از شرایط محیطی و رضایت از شرایط اقتصادی ) رابطه معناداری وجود دارد.
طی تحقیقات انجام شده توسط گروه جامعه شناسـی خـانواده در دانشـگاه علـوم بهزیستی و توانبخشی ، میزان گفتگو میان زوجین در طـول شـبانه روز بـه کمتـر از ١٧ دقیقـه می رسد (شورای عالی انقلاب فرهنگـی ، ١٣٨٩: ٥٠) و در حـال حاضـر طبـق اعـلام رئـیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران ، در بیش از ٦٠ یا ٧٠ درصد از خانواده های پیرامـون خود شاهد طلاق عاطفی هستیم که زن و مـرد تنهـا، ولـی بـا هـم زنـدگی مـی کننـد و هـیچ احساسی نسبت به همدیگر ندارند (همان : ٥١).
خانواده شاید دارای مشکلات و معضلات متعددی باشد، ولـی طـلاق عاطفی مشکلی است که اسـاس خـانواده (زن و شـوهر) درگیـر آن اسـت و بـا وجـود ایـن مشکل ، زندگی مشترک عـلاوه بـر اینکـه بـی معنـا مـی شـود، محیطـی مناسـب بـرای رشـد ناهنجاری ها، کجروی ها - هم برای اعضای آن و هـم بـرای جامعـه - مـی شـود کـه بررسـی تبعات آن را لازم و ضروری می سازد.
نتیجه این آزمون بیان می کند کـه هرچـه متغیـر طـلاق عـاطفی (رابطـه عاطفی زوجین ) به سمت پـایین حرکـت کنـد، کیفیـت روابـط خـانوادگی زنـان نیـز کمتـر می شود و هرچه طلاق عـاطفی (رابطـه عـاطفی زوجـین ) بـه سـمت بـالاتر مـی رود، زنـان از کیفیت روابط خانوادگی بالاتری برخودار هستند.
این فرضیه همچنین با آزمون اختلاف رتبه ها (یو من ویتنی ) مورد بررسی قرار گرفت ، نتایج نشان داد: افراد نمونه عادی در متغیر کیفیت سلامت از رتبه های بـالاتری نسبت به گروه طلاق عاطفی برخوردار هستند.