چکیده:
جدیدترین درآمدی که بر اندیشه ارسطو نگاشته شده است اثری است از کریستوفر شیلدز از مجموعه فیلسوفان راتلج. تلاش شیلدز در این کتاب نه بررسی کل افکار ارسطو در همه حوزه های گوناگونی است که وی در آن ها سخنی برای گفتن دارد، که نشان دادن روش و چهارچوب تبیین گرانه ارسطو و استفاده وی از روش و چهارچوب در برخی حوزه های دانش نظری، دانش عملی، و دانش آفریننده است. هدف اصلی و نهایی شیلدز نیز نشان دادن انسجام و نظاممندی فکری ارسطو است. شیلدز سعی می کند بدون وارد شدن به پس زمینه فکری و تاریخی ارسطو به گونه ای فلسفه وی را عرضه کند که گویی ما با اندیشه های متفکری امروزی روبه روییم که تلاش دارد به برخی از پرسش های ما درباره تغییر، هستی، اخلاق، و سیاست پاسخ دهد. به همین دلیل نیز آن چه بیش از همه در کتاب خودنمایی می کند ارائه نظریه های ارسطو در قالب صریح استدلالی و بررسی آن است. در این مقاله گزارشی نسبتا تفصیلی از کتاب ارائه می کنم و در ضمن این گزارش و نیز به طور خاص در بخش پایانی نقد و بررسی، مزایا و برجستگی های این اثر و نیز پاره ای از کاستی ها را ارزیابی می کنم.
Christopher Shields’ Aristotle in Routledge Philosopher series is one of the most recent introductions to Aristotle’s philosophy in general. Shields’ intention in this book is not to be comprehensive in dealing with Aristotle’s views in every field. Rather, he believes that Aristotle is a highly systematic philosopher with an explanatory framework to employ in different fields of theoretical, practical and productive sciences. Hence, Shield’s main concern is first to explicate this explanatory framework and then to show how Aristotle uses it in the above mentioned sciences. Also, in each chapter Shields tries to clearly reveal how Aristotle’s metaphysics is based on his views in physics, and his views in psychology on those in physics and metaphysics, his views in ethics and politics on those in his main theoretical sciences, and finally his views in rhetoric and arts on those on both theoretical and practical science, thereby showing his system of thought. Furthermore, instead of locating Aristotle in his historical and philosophical background, Shields tries to present him from a modern perspective, justifying why Aristotle thought the way he thought about change, matter and form, substance, existence.
خلاصه ماشینی:
نکتۀ اخیر حاکی از آن است که نظر شیلدز و در واقع پیش فرض کتاب این است که ارسطو فیلسوفی نظام پرداز است و فلسفۀ وی در کلیتش نظامی فلسفی را شکل می دهد، به گونه ای که بسیاری از آن چه وی برای نمونه در اخلاق و سیاست و کتاب های اخلاقی و سیاسی اش می گوید، بدون آشنایی با ایده های وی در متافیزیک یا علم النفس که در سایر آثارش ارائه و از آن ها دفاع کرده است ، نیرو و قدرت خود را از دست می دهد.
پرسش بسیار مهم و بحث برانگیـز دربـارٔە نظریۀ مقولات ارسطو این بوده است که وی این ١٠ مقوله را از کجا گرفته است و توجیه و قصد نهایی وی از این نظریه چیست ؟ چرا مقولات ١٠ تا است و نه مثلا ٨ تـا یـا ١١ تـا و به تعبیر دیگر خاستگاه و ریشۀ این مقولات و ١٠ تا بودن آن ها در کجاست ؟ شیلدز به طـور خاص در این فصل کتاب بر آن مقولۀ وجودی (مقولۀ جوهر) تمرکز می کند که ارسـطو آن را بنیادی تر از سایر مقولات می داند و به ویژه بر این سؤال که اگر همۀ مقولات به راستی در جهان خارج وجود دارند به چه دلیل یکی از آن ها بنیادی تر و واقعی تر از بقیه اسـت ؟ ایـن دو سؤال به شکؤە کانت از ارسطو می انجامد که چرا وی بـرای اسـتخراج مقـولات اصـلی نداشته است و از این رو کار وی دقت فلسـفی لازم را نـدارد (B١٠٧ /A٨١ :١٩٩٨ ,Kant).