چکیده:
هرچند ظهور تحرکات قومی در ایران را نمیتوان صرفا به نقـش آفرینـی جنـبش چپ فروکاست ، اما نقش آفرینی جنبش مزبور در منـاطق قـومی ایـران ، واقعیتـی قابل توجه در بررسی تحولات قومی ایران میباشد. بلوچستان ازجمله این مناطق قومی است . در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، بلوچستان برای اولین بار شـاهد ظهور و فعالیت گروه های چپ گرا بود. بانیان اصلی این گروه ها تحصیل کردگـان بلوچ بودند. با توجه به نوظهور بودن این گروه ها، بانیـان و خواسـته هـای آن هـا، ساختارهای اجتماعی - سیاسی دیرپا در بلوچستان ، این گـروه هـا در بلوچسـتان باکم اقبالی مواجه شده و برنامه هایشان به شکست انجامیـد. در ایـن مقالـه یـک ادبیات قومی برای تبیین نظری گرایش گروه های قومی به سمت جنبش چپ در ایران مورد استفاده قرار گرفته و پس از آن ، برای درک عوامـل شکسـت جنـبش چپ در بلوچستان ، ساختارهای اجتماعی – سیاسـی بلوچسـتان بـه عنـوان بسـتر نامناسب فعالیت گروه های چپ گرا از زمان شکل گیری دولت مـدرن پهلـوی تـا وقوع انقلاب اسلامی مورد بررسـی قرارگرفتـه اسـت . در نتیجـه گیـری از ایـن تحقیق میتوان گفت قدرت نخبگان و جریانات سنتی، قـوت روابـط مبتنـی بـر طایفه و قبیله ، سـطح نـازل آمـوزش ، ضـعف شهرنشـینی، کوچـک بـودن طبقـه روشنفکر و نخبگان مدرن و استراتژی نامتناسب گروه های چـپ ، باعـث ناکـامی جنبش چپ در بلوچستان گردید.
خلاصه ماشینی:
در ایـن مقالـه یـک ادبیات قومی برای تبیین نظری گرایش گروه های قومی به سمت جنبش چپ در ایران مورد استفاده قرار گرفته و پس از آن ، برای درک عوامـل شکسـت جنـبش چپ در بلوچستان ، ساختارهای اجتماعی – سیاسـی بلوچسـتان بـه عنـوان بسـتر نامناسب فعالیت گروه های چپ گرا از زمان شکل گیری دولت مـدرن پهلـوی تـا وقوع انقلاب اسلامی مورد بررسـی قرارگرفتـه اسـت .
مـی تـوان گفت بیشتر حرکت های قومی در ایران معاصر تحت تأثیر و نقش آفرینـی جنـبش چـپ بوده اند، که از آن جمله می توان بـه تحرکـات قـومی صـورت گرفتـه در ابتـدای وقـوع انقلاب اسلامی اشاره کرد.
از مهم ترین این نظریات مـی تـوان بـه نظریه رقابت نخبگان (١٩٩٣ ,Brass ;١٩٨١ ,Smith ;١٩٧٤ ,Cohen)، نظریه بین المللـی شـدن قومیـت ( ,Suhrke and Noble ;١٩٨٤ ,Sheils ;١٩٧٦ ,Said and Simmons ١٩٧٧) و نظریــه دولــت و کشــمکش هــای قــومی ( Esman and ;١٩٧٧ ,Esman ١٩٨٨ ,Rabinovich) اشاره کرد.
از آن هنگام تا روی کار آمدن حکومت پهلوی در ایران ، هرچنـد حکومـت هـای مرکـزی، فرماندارانی را برای حکمرانی بر بلوچستان تعیین می کردند که حتی تعدادی از آن ها نیز بلوچ بودند، اما واقعیت این است که سرداران محلی از قدرت و نفوذ زیـادی در منطقـه برخوردار بودند.
بلوچستان در دوران پهلوی توجه به نقش مهم سرداران بلوچ به عنوان نخبگان سنتی در زندگی اجتمـاعی و سیاسـی بلوچستان که خود بازتولید روابط قومی مبتنی بر طایفه و قبیلـه بـوده اسـت ، از نکـات کلیدی برای درک تحولات سیاسی بلوچستان تا قبل از انقلاب اسلامی می باشد.