چکیده:
هدف از اجرای این تحقیق بررسی آثار تمرین مقاومتی یکطرفه و بیتمرینی بر
سازگاریهای عصبی عضو تمرین نکرده طرف مقابل بود.20 آزمودنی مرد سالم با سن
63/1+-35/20سال، قد47/3 +-15/173 سانتی متر و وزن 53/5+-6/72 که هیچ گونه سابقه
آسیب در مفصل زانو، مچ پا، تاندونها و عضلات پلانتار و فلکسور نداشتند، انتخاب و
بهطور تصادفی به دو گروه تجربی(10 نفر)و کنترل(10 نفر)تقسیم شدند.گروه تجربی،
تمرین قدرتی را روی عضلات پلانتار فلکسور عضو غیر برتر، سه بار در هفته وبه مدت هست
هفته اجرا کردند.انتگرال الکترومیوگرافی( GMEI )هنگام حداکثر انقباض ارادی(
CVM )از گروه عضلات سه سرساقی که شامل:عضلات نعلی و دوقلو(عضلات موافق)، عضله
درشت نئی قدامی(عضله مخالف)و CVM عضلات پلانتار فلکسور هر دو پای برتر و
غیربرتر بودند در پیش آزمون، پس آزمون و پس آزمون و پس از بیتمرینی اندازهگیری
شدند.برای تجزیه و تحلیل دادهها از آنالیز واریانس یک طرفه و اندازهگیری مکرر در
سطح معناداری 05/0- p استفاده شد.نتایج تحقیق نشان دادند که افزایش معناداری در حداکثر فعالیت GME گروه
عضلات سه سر ساقی، CVM عضلات پلانتار فلکسور و کاهش معناداری در حداکثر
فعالیت GME عضله مخالف (درشت نئی قدامی)به دنبال هشت هفته تمرین در هر دو پای
تمرین کرده و تمرین نکرده مشاهده شد، در صورتی که در گروه کنترل تفاوت معناداری
وجود نداشت.همچنین، تغییرات معناداری در CVM و GMEI در عضو تمرین نکرده
طرف مقابل در گروه ورزشی بعد از بی تمرینی مشاهده نشد، اما کاهش معناداری در عضو
تمرین کرده وجود داشت.نتایج کلی تحقیق نشان دادند که تمرینهای قدرتی یک طرفه سبب
افزایش قدرت ایزومتریکی پلانتار فلکسور مچ پا و توسعه سازگاریهای عصبی درون عضلانی
و میان عضلانی نه فقط در عضو تمرین کرده بلکه در عضو تمرین نکرده طرف مقابل نیز
شدند.نتایج این تحقیق نشان دادند که سازوکارهایی که تحت آنها انتقال مقاطع قدرت
عضلانی صورت میگیرند، ممکن است که به واسطه فاکتورهای عصبی مرکزی توضیح داده شوند،
اما توجیه این سازوکار به دنبال بیتمرینی تنها به واسطه این فاکتورها قابل توجیه
نیست.