چکیده:
در مقاله حاضر، تلاش شده است در چارچوب رویکرد جامعه شـناختی– انسـان شـناختی، ویژگیهای فرهنگ قومی – جماعتی برخی از مناطق آذرینشین ایران ، با تاکید بر سه عنصر قـومی گردشگری، رسانه و غذا و تاثیر آنها در توسعه مورد بررسی قرار گیرد. استدلال اصلی مقالـه حاضـر این است که بازاریابی قومی، به عنوان ابزاری برای تقویت هویت فرهنگی و نیز توسعه اقتصادی ، بـا توجه به هم مرزی مناطق آذرینشین ایران با کشورهای همسـایه و بـا بهـره بـری از گـرایش درونـی قومیت ها به حفظ فرهنگ خود، در عین استمرار و همگنی با فرهنگی ملـی، اهمیـت دارد. بنـابراین ، هدف این است که ابتدا عناصر بالقوه محلـی در بخـش بازاریـابی قـومی شناسـایی شـود و سـپس راهکارهای لازم به منظور تقویت و ارتقای توسعه اقتصادی و هویت دار کـردن فرهنگـی کالاهـا در سطح محلی، ملی و جهانی تشریح شود.
خلاصه ماشینی:
هم مرزی استان های آذرینشین با سایر کشورها و امکان استفاده از این فرصت برای اقتصاد فرهنگ و نیز فعالیت هایی که کشورهای همسایه در بخش بازارهای قومی، به ویژه در حوزه گردشگری و رسانه ها انجام میدهند، به طوری که مناطق مرزی کشور را به یکی از مصرف کنندگان کالاهای قومی خویش تبدیل کرده اند، لزوم تقویت کالاهای قومی خویش و ورود به بازارهای منطقه ای و جهانی را ضروری کرده است .
پرسش های پژوهش پرسش های اساسی پژوهش حاضر، عبارت اند از: ١) مناطق آذری نشین ایران ، چـه پتانسـیل هـای طبیعی و انسانی دارد؟ ٢) مهمترین مسـائل اساسـی منـاطق آذری نشـین ایـران کـدام اسـت ؟ ٣) وضعیت مناطق آذری نشین ایران به لحاظ کالاهای قومی چگونه اسـت ؟ ٤) چگونـه مـی تـوان از فرصت های به دست آمده از فرایندهای جهانی موجود، برای تقویت عناصـر فرهنگـی و محلـی خود و اشاعه آن در سطح ملی و فراملی استفاده کرد؟ ٥) کدام الگوی جهانی – ملی یا منطقـه ای – محلی را میتوان در این حـوزه بـه مثابـه الگـوی قابـل اعتنـا مـورد بررسـی قـرار داد و چـه مشخصاتی در این الگو باید مورد تأکید و استفاده قرار بگیرد و میتواند کاربردی باشد؟ روش پژوهش در پژوهش حاضر، فراتحلیل اسناد موجود انجام شده است و در مـواردی کـه اطلاعـات وجـود نداشته ، با مطلعان محلی مصاحبه شده است .