چکیده:
اخلاق در آموزش بهمثابه بخشی از اخلاق حرفهای آکادمیک، مجموعهای از قواعد و ضوابط ایجابی و سلبی حرفهای مورد توافق اجتماع علمی است که کنشگران حوزهی آموزش را ملزم به رعایت اخلاق و پرهیز از بیاخلاقی در فرآیند آموزش علم مینماید. اعضای هیات علمی، دانشجویان و مدیران سه دسته از کنشگران اصلی در فضای آموزش هستند که متناسب با نقش و انتظارات نقش خود ملزم به رعایت اخلاق حرفهای و حفظ شرافت دانشگاهی هستند. نظر به مسالهمندی رعایت اخلاق علم در فضای آموزش دانشگاهی پرسش از «گونههای عدم تبعیت از هنجارهای مرتبط با نقش کارگزاران اصلی (اساتید، دانشجویان و مدیران) فضای آموزش علوم اجتماعی در ایران» موضوع این پژوهش است. این پژوهش با کاربرد تکنیک تحلیل محتوای کیفی و استفاده از مصاحبهی نیمهساختمند و مراجعه به تجربیات دانشجویان دکتری رشتههای علوم اجتماعی دانشگاههای علامه طباطبایی، تهران، شهید بهشتی، الزهرا و تربیت مدرس قصد دارد تا گونههای هنجارشکنی اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران را با توجه به موقعیت و نقش هر یک از کنشگران اصلی این رشته شناسایی نماید. نتایج پژوهش نشان میدهد دامنهی عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی گسترده است و نهفقط صرفا به کنشگران رشتهی علمی (اساتید، دانشجویان و مدیران) برحسب میزان و نوع هنجارشکنی علمی محدود نمیشود بلکه متاثر از ساختار آموزش در سطوح دانشگاه، دانشکده و گروه آموزشی شامل قواعد، قوانین و رویههای سازمان آموزش است. انتظار میرود اتخاذ یک رویکرد تلفیقی در شناسایی گونههای عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در دو سطح کنشگر و ساختار و پرهیز از یکسونگری در بررسی این موضوع بتواند درک روشنبینانهتری از وضعیت اخلاق علم در ساختار آموزش عالی ایران ارائه نماید.
Ethics in education, as a part of professional academic ethics, consist of a set of professional affirmative and negative rules and regulations agreed upon by the scientific community. Accordingly, the actors in the field of education are required to comply with ethical rules and avoid unethical practices in the processes of science education. Faculty members, students and managers are the main groups of actors in the educational space who, proportional to their roles and the expectations of them, have to abide by professional ethics and academic ethical codes. Since complying with scientific ethics in the space of academic education has been challenging, the present research deals with the types of nonconformity to the norms relevant to the roles of the major actors (professors, students and managers) in the space of social science education in Iran. Using a qualitative content analysis technique, the authors conducted a semi-structured interview to gather information about the experiences of PhD students of social sciences at the University of Allameh Tabataba'i University, Tehran University, Shahid Beheshti University, Alzahra University and Tarbiat Modares University. The authors aim to identify different types of violation of professional ethical norms in the space of social science education in Iran, considering the status and role of the main actors in this field. The results show that the norms of scientific ethics in social science education are extensively violated. This violation include all important actors, namely professors, students and managers. It is also, affected by the structure of education at university, faculty and department levels, including rules, regulations and the procedures of the educational organization. It seems that adopting a mutual approach to identifying the types of nonconformity to scientific ethics at two levels of actor and structure and avoiding one-sidedness in examining this issue will result in an enlightened understanding of the state of scientific ethics in the structure of higher education in Iran.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با کاربرد تکنیک تحلیل محتوای کیفی و استفاده از مصاحبه ی نیمه ساخت مند و مراجعه به تجربیات دانشجویان دکتری رشته های علوم اجتماعی دانشگاه های علامه طباطبایی، تهران ، شهید بهشتی ، الزهرا و تربیت مدرس قصد دارد تا گونه های هنجارشکنی اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران را با توجه به موقعیت و نقش هر یک از کنش گران اصلی این رشته شناسایی نماید.
نتایج پژوهش نشان میدهد دامنه ی عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی گسترده است و نه فقط صرفا به کنش گران رشته ی علمی (اساتید، دانشجویان و مدیران ) برحسب میزان و نوع هنجارشکنی علمی محدود نمیشود بلکه متاثر از ساختار آموزش در سطوح دانشگاه ، دانشکده و گروه آموزشی شامل قواعد، قوانین و رویه های سازمان آموزش است .
این پژوهش با هدف بررسی و شناخت هنجارشکنیهای اخلاق علم در فضای آموزش در پی پاسخ به این پرسش است که گونه های عدم تبعیت از هنجارهای مرتبط با نقش کنش گران اصلی (اعضای هیات علمی، دانشجویان و مدیران ) در علوم اجتماعی با توجه به تجربیات دانشجویان دکتری این حوزه ی علمی در ایران کدام است ؟ به این منظور تجربه ی دانشجویان دوره ی دکتری دانشگاه های شهر تهران در زمینه ی اخلاق در فضای آموزش علوم اجتماعی متناسب با نقش هر یک از کنش گران این حوزه مورد مطالعه و واکاوی قرار میگیرد.