چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر خستگی شناختی بر ویژگیهایی، همچون: کمالگرایی، انعطافپذیری روانشناختی و راهبردهای مقابله با استرس در شرایط حل مساله با توجه به جنسیت آزمودنی بوده است. جامعه آماری از کلیه دانشجویان دختر و پسر در کلیه مقاطع تحصیلی و رشتههای مختلف در دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 93-92 تشکیل شد. از بین دانشجویان دختر و پسر یک نمونه 80 نفری به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند؛ به این صورت که 20 پسر و 20 دختر در گروه آزمایش، و 20 پسر و 20 دختر در گروه کنترل قرار داده شدند و با استفاده از پرسشنامه مقابله با موقعیت تنشزا، پرسشنامه پذیرش و عمل، تکالیف تشخیصی و شناختی و مقیاس کمالگرایی آزمون شدند. در مرحله اول آزمودنیها در گروههای آزمایش و کنترل با تکالیف تشخیصی روبهرو و سپس آزمون شدند. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشاندهنده اثر متقابل جنسیت و گروه تحت تاثیر خستگی شناختی بر اجتناب، انعطافپذیری روانشناختی و راهبردهای هیجانمدار و اجتنابمدار بوده است. بیشترین میانگین نمرههای اجتناب، انعطافپذیری روانشناختی و راهبردهای هیجانمدار مربوط به دانشجویان دختر گروه کنترل (به ترتیب، 016/0p<، 027/0p<، 018/0p<) و برای زیرمقیاس اجتنابمدار مربوط به دانشجویان پسر گروه کنترل بوده است (024/0p<). در ارتباط با متغیر کمالگرایی تفاوت معناداری بهدست نیامد (05/0p>). بهطورکلی، دانشجویان دختر و پسر با دارا بودن ویژگیهای انعطافپذیری و استفاده از راهبردهای هیجانمدار و اجتنابمدار عملکرد متفاوتی در شرایط حل مساله داشتند؛ به گونهای که عملکرد افراد در شرایط مختلف حل مساله با توجه به جنسیت، شخصیت (میزان کمالگرایی و انعطافپذیری روانشناختی) در اتخاذ راهبردهای مقابله با استرس متفاوت است.
خلاصه ماشینی:
ir چکیده هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خستگی شناختی بر ویژگیهایی، همچون: کمالگرایی، انعطافپذیری روانشناختی و راهبردهای مقابله با استرس در شرایط حل مسأله با توجه به جنسیت آزمودنی بوده است.
دهقانی و کجباف (1392) در رابطه با تفاوتهای جنسیتی در استفاده از راهبردهای مقابله با استرس، در پژوهش خود با عنوان «رابطه سخترویی با سبکهای مقابله با استرس» بیان Endler &amp; Parker interactive model of anxiety,stress and coping style problen oriented emotion oriented avoidance Wilthink etal کردند که دخترها بیشتر از سبکهای هیجانمحور و پسرها از سبکهای مسألهمحور برای مقابله با تنیدگی استفاده میکنند.
یافتههای پژوهش ثمری و همکاران (1385) در رابطه با بررسی منابع حمایتی و شیوههای مقابله با عوامل استرسزا در دانشجویان نشاندهنده آن است که هر چند میزان استفاده افراد مذکر از شیوه مسألهمدار نسبت به افراد مؤنث بیشتر است؛ ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار نیست؛ از سوی دیگر، میزان بهرهگیری افراد مؤنث از سبکهای هیجانمدار به نحو معنیداری بیشتر است.
پورقاز و همکاران (1391) در psychological flexibility Hayes & Strosahl peripheral fatigue cognitive fatigue پژوهش خود با عنوان «تأثیر خودکارآمدی تحصیلی و خستگی شناختی بر حل مسائل شناختی دانشآموزان» نشان دادند که سطح خودکارآمدی در عملکرد حل مسأله تأثیر دارد و هرچه سطح خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان بالاتر باشد، قدرت حل مسأله آنان نیز بیشتر است.
بدین ترتیب، هدف پژوهش حاضر این است که مشخص کند متغیرهای کمالگرایی، انعطافپذیری روانشناختی و راهبردهای مقابله با استرس در شرایط وجود یا عدم خستگی شناختی چه تأثیری بر عملکرد حل مسأله افراد خواهد گذاشت.