چکیده:
تمدن یونان باستان چه به لحاظ درخششی که در دوران خود داشت و چه از نظر تأثیری که بر روند تاریخ و تمدن جهان داشته همواره موضوع پرسش و پژوهش مورخان و تمدن شناسان بوده است . قطعا این تمدن ، یک نمونه پویا و باز بود که دادوستدهای فرهنگی زیادی با دیگر تمدنهای همسایه اش داشت . همچنین این تمدن نسبت به موارد بزرگ دیگر چون هند ، چین ، مصر و میان رودان ظهور متأخری داشت و تمدنهای یاد شده نیز دست آوردهای پراهمیتی چون خط ، دولت ، قانون ، علوم و اقتصاد ، سازمان های اجتماعی و موارد دیگر را که در پیشرفت تمدنی بشر اهمیت بنیادی داشت ، برای انسان به ارمغان آورند...
خلاصه ماشینی:
"در اینجا لازم است به این نکته اشاره کنیم که اگر همه دولت شهرهای یونان به لحاظ نظام حکومت و سازمان اجتماعی و نیز آگاهی جمعی مردمشان فرقی بنیادی با جوامع استبدادی داشتند اما پولیس، تجسم خود را به صورت کاملتر تنها در آتن یافت.
تحولات اجتماعی و مدنی یونان پس از هجوم دوریها تا پایان عصر پریلکس همان گونه که اشاره شد،هجوم دوریها نقطه عطفی در روند تحولات تاریخ و تمدن یونان بود-اگر چه بر اثر این رخداد فرهنگ و تمدن سینی به طور کامل از میان نرفت و عناصری از تمدن اژهای-همچون روابط اجتماعی و حکومت وجوهی از فن و صناعت،داد و ستد و بازرگانی،اشکال،شیوه و وسایل عبادت و غیره-در دورههای پسین پایدار ماند و حتی همان«مجمع عمومی»قوم آخایی نهاد اصلی یونان دموکراتیک قرار گرفت،اما تازه واردان به لحاظ فرهنگ و تمدن در مرحله بس فروتری نسبت به ساکنان پیشین قرار داشتند و همین مسأله سبب ویرانگریهای بسیاری شد.
ویل دورانت به نقل از«شلی»3 نوشته است که:«دورهای که میان تولد پریکلس و مرگ ارسطو واقع است چه در حد خود و چه از لحاظ تأثیری که مقررات انسان تمدن داشته است،بیشک مهمترین دوران تاریخ جهان است»4از آنجایی که آتن پیشوای نجات یونان بود و اسپارت نیز بر اثر انحلال تجهیرات نظامی و شورش دستخوش ناامنی و اخلال شده بود و ایونیه نیز بر اثر جنگ دچار فقر و تنگ مایهای شده بود،غالب شهرهای منطقه اژه آتن را تقویت مینمودند و به پیروی از آن گردن نهادند و این دولت سرتاسر این دوره را زیر نفوذ و سلطه خود داشت."