چکیده:
ادبیات کودک و نوجوان یکی از مهمترین شاخههای ادبیات فارسی است و شعر کودک و نوجوان یکی از شاخههای تاثیرگذار در این مقوله است. ادبیات هر ملتی همواره با تحولات و حوادث اجتماعی و سیاسی پیوند داشته است و با مطالعهی دقیق در هر بخش میتوان به این تاثیر ناگزیر پی برد. یکی از این تاثیرات در ادبیات فارسی جنگ تحمیلی عراق و ایران و تولد حماسهی هشت سال دفاع مقدس است. موضوعاتی از قبیل دلاوری، پاسداشت میهن، جانباز، شهید، روحیهی مقاومت و اعتقاد به پیروزی از مفاهیم پرکاربردیای هستند که در شعر کودک و نوجوان در این برهه از زمان خودنمایی برجستهای داشتهاند. در این مقالهی کوتاه سعی بر آن است که این مفاهیم را در کتاب «آفرین بر جانبابا» از محمد گودرزیدهریزی بررسی کنیم.
خلاصه ماشینی:
شاعر در این کتاب با دستمایه قرار دادن فرد جانباز به عنوان نماد ایثار و شجاعت به سرودن یازده قطعه شعر پرداخته است.
شاعر در شعر بالها و بادها با بیان اینکه جانباز دارای نقصان جسمی است، اما باز هم از دیگران جلوتر است، آن هم در خیابان خدا، این مفهوم را تصویر کرده است.
- نمادهای ابزاری با استفاده از ویلچر، عینک سیاه، پای مصنوعی و عصا به عنوان نمادهای ابزاری، شاعر حال و هوای اشعارش را به ادبیات مقاومت هر چه بیشتر نزدیک میکند: ویلچرش نمیرود، توی چاله گیر کرده است / میکند به آسمان نگاه، آه...
(همان: ۱۰) در تمامی این اشعار نمادهای ابزاری در خدمت توصیف زندگی یک جانباز پس از پایان جنگ و گذر از تبعات آن است.
- نماد مکان یکی از نمادهای مکانی که گودرزی در این مجموعه شعر بیش از همه به آن پرداخته و آن را به عنوان محلی برای گذر جانباز از میدان جنگ به زندگی کنونیاش انتخاب کرده، کوچه است.
(دست روی دست: ۲۴) شکست خوردن مردی از چالهی کوچه با آن همه دلیری در میدان جنگ، نشانگر نوعی حس غربت است که شاعر سعی دارد در باور کودک نقشی جدید از این حس بیافریند.
(آفرین برجانبابا: ۷) در این شعر ویژگی دروازهبان قهرمان شاید در جایگاه کنونیاش زیاد تأثیرگذار نباشد، اما هم اوست که در دروازهی جبههها در برابر توپ دشمن ایستاده و در بازی توپ و گلوله، دیدهبان جبههها بوده است.
» (همان: ۹۶) در اشعار «دست روی دست» و «یک نفر خبر نشد» شاعر با استفاده از این قالب برای تقویت موسیقی بهره برده است.