چکیده:
از جمله مباحث کلامی در میان مفسّران، تفسیر آیاتی از قرآن کریم است که موهم صفات انسانگونه برای خداوند متعال است. مجسّمه، اشاعره، معتزله و امامیّه در این باب اختلاف نظر دارند و هر یک با استفاده از رویکرد کلامیخود، این آیات را تفسیر نمودهاند. این مقاله پس از مروری کوتاه بر دیدگاههای کلامی مشهور، به تبیین نظر علاّمه طباطبائی، مفسّر بزرگ معاصر، امامیّه، در باب تنزیه خداوند از صفات انسانگونه میپرازد و آن را با دیدگاه فخر رازی، از مفسّران بزرگ اشاعره، مقایسه مینماید و نشان میدهد که چگونه هر یک دارا بودن صفات انسانگونه را منافی با تجرّد ذات خداوند متعال میدانند. با تبیین صفات خبری در آثار این دو مفسّر بزرگ، میتوان به این نتیجه رسید که اعتقاد به تجسیم خداوند مورد پذیرش هیچ یک از آنها نیست. علاّمه طباطبائی معتقد است با پیروی از اهل بیت(ع) و گرفتن اصل معنا، با حذف لوازم، باید معنای نهایی و جدّی کلام خداوند در آیات شامل صفات خبری را پس از در نظر گرفتن تمام قرائن، از جمله آیات تنزیه و مسائل عقلی، به دست آورد، در صورتی که فخر رازی معتقد به تنزیه و تاویل است و در پارهای موارد به تفویض گرایش پیدا کرده است.
خلاصه ماشینی:
com (نویسندة مسئول)"/></H2> دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبائی، تهران (تاریخ دریافت: 16/06/1394؛ تاریخ پذیرش: 20/08/1394) چکیده از جمله مباحث کلامی در میان مفسران، تفسیر آیاتی از قرآن کریم است که موهم صفات انسانگونه برای خداوند متعال است.
علامه طباطبائی معتقد است با پیروی از اهل بیت(ع) و گرفتن اصل معنا، با حذف لوازم، باید معنای نهایی و جدی کلام خداوند در آیات شامل صفات خبری را پس از در نظر گرفتن تمام قرائن، از جمله آیات تنزیه و مسائل عقلی، به دست آورد، در صورتی که فخر رازی معتقد به تنزیه و تأویل است و در پارهای موارد به تفویض گرایش پیدا کرده است.
شهرستانی در توصیف این دیدگاه در میان مفسران این نحله مینویسد: «و اما فرقة مشبهة حشوی: اشعری از محمدبن عیسی نقل میکند و او هم از مضر و کهمش و احمد هجیمی نقل میکند: آنان عقیده دارند که میتوان خدا را لمس کرد و با او مصافحه نمود و مسلمانان مخلص میتوانند در دنیا و آخرت خداوند را در آغوش بگیرند و با او معانقه کنند، البته در صورتی که در زهد و ریاضت و کوشش در خودسازی به حد اخلاص و اتحاد برسند.
بر همین اساس، وی در تفسیر آیة (الرحمن علی العرش استوی) (طه / 5) میگوید: «استدلال با سمع بر این مسئله غیرممکن است، چون صحت سمع موقوف بر عقل است، چراکه استوا بهمعنای استیلا، قهر و اقتدار است و در آیه نیز همین معنا اراده شده است» (همان، 1965م.