چکیده:
رویکردهای مناسب متفاوت درمانی در سوء مصرف مواد مخدر وجود دارد، اما در مجموع می توان 2 گروه عمده را در این رویکردها در یکدیگر متمایز ساخت: رویکرد اول مبتنی بر کاهش صدمع و استفاده کنترل شده از مواد مخدر (بصورت نگهدارنده، جایگزین،...) و دیگری رویکرد پرهیز کامل از سوء مصرف مواد مخدر و ممنوعیت استفاده از ترکیبات مخدر ، مگر بصورت کوتاه مدت، محدود و کنترل شده برای شده برای سم زدایی. این دو رویکرد با یکدیگر با حدی در تناقض هستند و تجمع آنها لزوما مفید نیست چنانچه بحث خواهد شد در کشورهای غربی در حال حاضر دیدگاههای آکادمیک بیشتر به سوی مصرف کنترل شده و کاهش مصرف متمایل است و پرهیز کامل در اکثریت موارد هدف نهایی نیست. ....
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس با وجود تنوع تعاریف و دیدگاههای مرتبط با درمان به نظر میرسد دو جریان عمده و نسبتا مجزا ظاهر میگردد:یکی جریانی که اولویت را به قطع مصرف و پرهیز کامل میدهد و آن را هدف مسلم و اولیه میپندارد و جریان دوم که در آن اولویت با کاهش عوارض مصرف،بهبودی سلامت جسمی و روانی و کارکرد اجتماعی معتادان است و بریدن کامل از ترکیبات شیمیایی در اولیت بعدی قرار میگیرد.
در این برنامه فرد معتاد برای چندین سال و حتی گاهی تا آخر عمر تحت درمان با متادون قرار میگیرد و عملا مصرف ماده مخدر(بشکل متاون)قطع نمیشود تنها از شکل غیر قانونی(مانند هروئین و تریاک)به شکل قانونی و استاندارد و طبی در میآید.
پس دو راهی اول در مقابل این سوال که''درمان مطلوب اعتیاد کدام است؟''این است که اولویت اول کاهش صدمه و عوارض است یا کاهش مصرف؟البته کاهش مصرف با کاهش صدمه همراه است و برعکس و ممکن است چنین فرض شود که آمیزهای از هر دو روش میتواند در اولیت قرار گیرد ولی این مسئله یکی از معدود مواردی است تکه پلورالیسم احتمالا مخرب تمام میشود:در صورت اولویت دانستن کاهش صدمه،بنوعی حضور مصرف مواد مخدر در محافل و محیط حنبه قانونی و طبی میگیرد و در بهترین حالت،متادون که یک ماده اعتیادآور است قانونی میگردد و پذیرفته میشود که عدهای نمیتوانند از مواد پرهیز کامل نمایند و لازم است سرانجام نوعی اعتیاد ولو به متادون به رسمیت شناخته شود."