خلاصه ماشینی:
"به عنوان مثال پردازش چهره را در نظر بگیرید: یک الگوریتم موضعی به کلی میتواند با شناسایی چشمها،یک بینی و یک گوش آغاز شود که شناسایی این اجزاء به درک وجود یک چهره کشیده میشود.
لاو در این مقاله به کمک آزمونهایی مدعی شده است که آزمودنیها میتوانند رابطه بین اجزا کوچکتر و همسان و غیر همسان بودن آنها را شناسایی کرده و به گشتالت یا نمای کلی پی برند بدون آنکه اجزاء شناسایی شده باشند.
همانطور که میبینید این عمل باعث حذف الگوی کلی و موضعی میگردد در حالیکه در حروف جاسازی شده این مسئله به شکل متفاوتی بر پردازش کلی و موضعی و میزان هویدایی آنها اثر میگذارد.
البته لاو در این مقاله با تکیه بر محرکهای شبکهای(مانند ردیف مثلثها،دایرها و مربعها)مدعی است در صورت یکسان بودن هویدایی محرکها،پردازش کلی مقدم است و این عمل با تکیه بر پردازش بخشی از شناسایی جز بدون تکمیل آن،میسر میگردد."