چکیده:
این پژوهش در چارچوب نظریه واج شناسی لایه ای، با ایجاد تمایز بین تکیه واژگانی و تکیه زیر و بمی، نوع و چگونگی بازنمایی واحد های واژگانی را در واژگان ذهنی نشان می دهد. تکیه واژگانی مفهومی انتزاعی دارد و واحد های واژگانی الزاما دارای یک هجای «تکیه بر» در واژگان هستند. تکیه زیر و بمی یک مفهوم عینی دارد و ناظر بر برجستگی در سطح پاره گفتار است. واحد واژگان، واژه و تکواژ است و ظهور تکیه زیر و بمی روی «وندها» نشان می دهد که تکواژهای مقید نیز در واژگان ذهنی مدخل مستقلی برای خود دارند. برخی از تکواژهای مقید تصریفی به علت تکیه بر نبودن در واژگان، جایگاه جداگانه ای در دستور زبان دارند. حاصل فرایند های ساختواژی، کلمه های غیر بسیط است که با شواهد واج شناسی، واحدهای واژگانی به حساب می آیند. از نتایج پژوهش حاضر می توان در پردازش گفتار و مطالعات زبانی استفاده کرد.
خلاصه ماشینی:
"این پژوهش در چارچوب نظریهء واج شناسی لایهای،با ایجاد تمایز بین تکیهء واژگانی و
تکیهء زیر و بمی،نوع و چگونگی بازنمایی واحدهای واژگانی را در واژگان ذهنی نشان
واحد واژگان،واژه و تکواژ است و ظهور تکیهء زیر و بمی روی
واحدهای واژگانی است و این اطلاعات از جمله توانش
مدخلهای واژگانی هستند یا وندهای اشتقاقی و تصریفی نیز در واژگان جایگاه مستقلی دارند؟آیا علاوه بر واحدهای واژگانی،
تکیه تعریف شده است که مفهوم انتزاعی را تکیهء واژگانی و
در گفتار،تکیهء زیر و بمی است که الزاما در جایگاه تکیهء واژگانی
تکیهء زیر و بمی الزاما روی هجای تکیه بر
واژگانی ثابت و مشخص است،ولی تکیهء زیر و بمی جایگاه متغیر
تمایز دهندگی و غیر قابل پیش بینی بودن تکیهء زیر و بمی به
واج شناسی لایهای تکیهء زیر و بمی و نه تکیه واژگانی عنصر
است که روی هجاهای تکیه بر خاص قرار میگیرد؛لذا تکیهء زیر و
حالی که تکیهء زیر و بمی ناظر بر برجستگی عینی در پاره گفتار
برجستگی به صورت تکیهء زیر و بمی روی هجای تکیه بر آن کلمه
آن بافت قرار گرفته است و به همین دلیل تکیه زیر و بمی به عنوان
تکیهء زیر و بمی قابل پیش بینی است(اسلامی،1380).
تکیهء واژگانی ثابت است و از طرف دیگر تکیهء زیر و بمی نیز در
واژگانی است و این ادعا را با شواهد زیر میتوان ثابت کرد:
میتواند جایگاه تکیهء زیر و بمی باشد و بر اساس آن به
واحدهای واژگانی تکیه پایانی هستند و جایگاه تکیهء زیر و
بمی متناظر با جایگاه تکیهء واژگانی است."