چکیده:
امام خمینی(س) در تعلیقات خود بر مصباح الانس که عالی ترین نظریات او در حوزه عرفان فلسفی است، در پی ساختن طریقی عرفانی برای معرفت نیز هست. از منظر ایشان بهترین طریق ادراک و معرفت به حقایق اشیا طریق کشف و شهود است. اساسا مباحث معرفت شناسی در لسان امام(ره)، با تعبیراتی چون حضور و استحضار بیان می شود که حضور اتفاقی در بیان امام(ره)، همان علم انفعالی حکیمان و استحضار، همان علم کسبی و لذا آگاهانه است. امام(ره)، علم و ادراک حقیقت را غیر از شهود و حضور نزد حقیقت می داند. درواقع امام رسیدن به کنه وجود را با فکر و علم و ادراک میسر نمی داند، بلکه مشاهده و مکاشفه را راه حل مسئله می داند. از این منظر فکر، حجاب است و علم، حجاب بزرگتر و لذا معرفت، مطلوب است و فکر در ذات حق تعالی، نامطلوب. فکر از منظر امام، سبب کثرت و علم شهودی و معرفت حضوری، سبب وحدت است.
خلاصه ماشینی:
"به عبارت بهتر هرچه انسان از ماسویالله، با عقل و خیال و حس مشاهده میکند- البته غیر از آن چیزی که در حضرت غیب حقایق مجرد، به واسطه کشف و شهود، ادراک میکند- رنگها یا نورها یا سطوحی با کیفیات مختلف و کمیات متفاوت هستند 1 (فناری، 1388، ص180/ قونوی، 1388، ص19) که امام خمینی نیز در باب تفاوت ادراک ذهنی و ذوقی میگوید: قوله: فی حضرة غیبها بالکشف: اما المشاهدة الحضوریة و المکاشفة الذوقیة فلیست من الاکتناه فی شیء، فان الاکتناه بقدم الفکر و هی ببراق الذوق و العشق، و الفکر ترتیب امور معلومة لتحصیل امر مجهول، فما لا جنس له و لا فصل و لا حد له فلا برهان علیه فالفکر حجاب و العلم هو الحجاب الأکبر، و المشاهدة حضور و تدل و تعلق و ربط و رفض قاطبة التعینات کما افصح عنه قوله تعالی: «ثم دنا فتدلی فکان قاب قوسین أو أدنی»، و قول ولی العصر (روحی له الفداء) علی ما نقل عنه فی بعض الادعیة: «و انر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها إلیک حتی تخرق أبصار القلوب حجب النور فتصل إلی معدن العظمة و تصیر أرواحنا معلقة بعز قدسک»، فالمعرفة مرغوب فیها و مأمور بها، و الفکر مرغوب عنه و منهی عنه، و هذا احد وجوه الجمع بین الاخبار الآمرة بالمعرفة و الناهیة عن الفکر فی ذات الله، فافهم و اغتنم (امام خمینی، 1410، ص280 ـ 281)."