چکیده:
مفاهیمی مانند استدلال، استنتاج، منطق و تفسیر و ارتباط آنها با زبان و فرهنگ از مسایل جنجالی شاخه های مختلف علوم انسانی به شمار می آیند. در چند دهه گذشته، دانشمندان علوم شناختی با طراحی گروهی از آزمون ها و به کارگیری آنها در روشن سازی ساز و کارهای دخیل در نحوه پردازش این فرآیندهای عالی شناختی، نقشی اساسی داشته اند. مولفان در این مقاله مروری سعی نموده اند ضمن ارایه تعاریف و نظریات مختلف مطرح شده در مورد استدلال، استنتاج، آزمون ها و روش های ارزیابی، آنها را با روش های مرسوم علوم شناختی معرفی نمایند و ارتباطات استدلال و استنتاج را با زبان، عرف و فرهنگ مورد بررسی اولیه قرار دهند.
خلاصه ماشینی:
"آزمون ویسون: روشی برای ارزیابی استدلال شرطی 58 در این آزمون،در برابر آزمودنی چهار کارت قرار داده میشود که روی هر کدام یکی از گزارههای(L(P)،(Q)،(PN)و(QN)L)وجود دارد.
همانند استدلال، استنتاج نیز به دو حوزه مجزای قیاسی و استقرایی تقسیم میشود که به تبع آن زیر گروههای ذکر شده و خطاهای شناخته شده استدلال در این باره نیز قابل تعمیم هستند.
به این ترتیب تنها یک اشتباه در چیدمان اطلاعات منجر به نتیجه نادرست میشود و ارکان استنتاج در ذهن دست نخورده باقی میماند یا به بیان دیگر،ذهن با منطق مفروش شده است THE WAY OF THOUGHT IS THE WAY OF LOGIC .
نظریه مدلهای ذهنی65 نظریه مدلهای ذهنی از ایدههای کریک بود که از سال 1943 آغاز شد اوتصور میکرد که ذهن ما موقعیتهای بیرونی را به یک وضعیت درونی ترجمه میکند ورود استدلال به عنوان یک مفهوم قابل توجه در نظریه مدلهای ذهنی به کارهای جانسون لرد در اواخر دهه 70 برمیگردد بر خلاف نظریههای الگوریتمی که معتقد بودند ذهن به صورت پلکانی از مقدمات به نتیجه استدلال میکند، نظریه مدلهای ذهنی بر این ایده استوار است که ذهن در ابتدای امر در مواجهه با گزارههای مقدمه آنها را به مدلهای سادهتر تبدیل میکند.
مثلا،در مورد آزمون ویسون توجیه این نظریه این بود که اصولا به علت عدم درک منطق شرطی و دشواری و تعدد مدلهای ذهنی وابسته،آزمودنیها به سمت انتخاب اشتباه میروند،در حالی که اگر این منطق آگاهانه برای آنها شرح داده شود،از میزان خطا کاسته میشود(جانسون لرد و بیرن، 1992)."