چکیده:
هدف: با توجه به نادر بودن پسیکوز القایی در بیماران مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی و غیرمعمول بودن هذیان بزرگ منشی در جنون القایی، موردی از نشانگان مانیای پسیکوتیک اشتراکی در این مقاله ارایه می شود.
روش: دو خواهر 26 و 21 ساله که به ترتیب و با فاصله سه روز دچار علایم خلقی و پسیکوتیک شده و به اورژانس یک بیمارستان روان پزشکی آورده شده بودند، تحت درمان قرار گرفتند. ارزیابی تشخیصی به وسیله دو روان پزشک انجام شد و بررسی های آزمایشگاهی، تصویربرداری مغزی و الکتروآنسفالوگرافی صورت گرفت. پیگیری آنها تا چهار ماه ادامه یافت.
یافته ها: تشخیص در هر دو مورد بر اساس معیارهای DSM-IV، اختلال دو قطبی نوع یک در دوره مانیا و با ویژگی های پسیکوتیک بود. هذیان های مذهبی و بزرگ منشی به طور مشترک، هذیان گزند و آسیب در خواهر بزرگتر و توهم شنوایی در خواهر کوچکتر وجود داشت.
نتیجه گیری: ملاک های تشخیصی رایج برای شمول علایم روانی مختلف اشتراکی، مانند علایم مانیا، نیاز به بازبینی دارند. برای ارزیابی اعتبار این تشخیص ها انجام بررسی های طولی پیشنهاد می شود.
خلاصه ماشینی:
"نشانگان مانیای پسیوتیک:اشتراکی:گزارش موردی هدف:با توجه به نادر بودن پسیکوز القایی در بیماران مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی و غیرمعمول بودن هذیان بزرگمنشی در جنون القایی،موردی از نشانگان مانیای پسیکوتیک اشتراکی در این مقاله ارائه میشود.
با توجه به نادر بودن پسیکوز القایی در بیماران مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی،غیرمعمول بودن هذیان بزرگمنشی7در جنون القایی(13-2%)(کاشیواز8و کاتو9،1997؛سیلوریا و سیمن، 1995)و نیز جالب بودن انتقال علایم مانیا به عنوان یک نشانگان، در این جا گزارش ابتلای دو خواهر به مانیای پسیکوتیک که به فاصلهء چند روز از هم روی داده است ارائه میشود.
ولی نظر نویسندگان این مقاله این است که«ابتلای هم زمان دو خواهر به علایمی که چه از نظر شکل و چه از نظر محتوا مشترکاند»و این نکته که«بیمار دوم که کوچکتر و باتحصیلات کمتر است طی چند روز ارتباط نزدیک با بیمار اول،هذیان او را میپذیرد و با او در زمینهء این اعتقاد هذیانی همکاری میکند»،به تعریف القایی بودن علایم روانی نزدیکتر است،تا به توجیه پیشین.
البته گزارش حاضر،به دلیل طولانی نبودن رابطهء نزدیک دو بیمار،با شرح معمول جنون القایی متفاوت است (کاپلان و سادوک،1998)،ولی طولانی بودن این رابطه در هیچ یک از دو سیستم مرسوم طبقهبندی(ICD-IODSM-IV)به عنوان ملاک تشخیص در نظر گرفته نشده است(انجمن روانپزشکی آمریکا،1994؛سازمان جهانی بهداشت،1992).
بر این اساس،ملاک اول تشخیصی ICD-IO ، شامل مواردی مانند گزارش حاضر،که بیمار اول دچار اختلال خلقی دو قطبی است نمیگردد،و به این ترتیب قادر به تشخیص القایی بودن مواردی از این دست نخواهد بود."