چکیده:
هدف: مقاله حاضر با هدف طرح یک دید کلی درباره رویکرد نظریه ذهن در روانشناسی تحولی نگاشته شده است.
روش: این مقاله از نوع مروری است. نگارنده در این مقاله پس از ارایه تعریف و خاستگاه های اولیه این رویکرد، نظریه های تحولی پیرامون تحول نظریه ذهن را تبیین کرده است و در ادامه، درباره مفهوم حالتهای ذهنی و مهمترین آنها که در این رویکرد بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند، توضیح داده است. همچنین به دو مفهوم بازنمایی و فرا بازنمایی به لحاظ اهمیتشان اشاره شده است و سپس تکالیف نظریه ذهن که شامل تکالیف باور غلط و تکالیف نمود – واقعیت میباشند مورد بحث قرار گرفته اند. همچنین در زمینه سن اکتساب نظریه ذهن و اینکه چرا کودکان سه ساله در این تکالیف شکست میخورند، توضیح داده شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: در مجموع میتوان گفت که کودکان به دو کشف مهم درباره ذهن دست می یابند. یکی آنکه ذهن چیست و دیگر اینکه ذهن چه کاری انجام میدهد و این دستاوردهای مهم است که برای درک دنیای اجتماعی امری بنیادی است.
خلاصه ماشینی:
"برای فیلسوفان ذهن تعدادی از سوالهای حوزه روانشناسی عامه هنوز حل نشده است(به نقل از فلاول و میلر، 1998):آیا روانشناسی عامه باید به عنوان یک نظریه در نظر گرفته شود؟اگر چنین است این نظریه چه نوع نظریهای است؟آیا یک نظریه خوب است؟یعنی آیا این نظریه به اندازه کافی افکار و اعمال ما را به صورت مشخص پیشبینی،تبین و تشریح میکند؟ روانشناسان تحولی که در این حوزه کار میکنند عمدتا به دو سوال اول و دوم و نیز سوال سوم علاقهمندند.
درک نظریه ذهن مربوط به بازنمایی در حدود چهار سالگی رخ میدهد و در این سن کودک درک میکنند که ذهن فعال است و موقعیتها را تعبیر و تفسیر میکند(استینگتون،1993؛ گاپنیک و استینگتون،1988).
تکالیف نظریه ذهن چه زمانی و چگونه کودکان احساس میکنند که دیگران باورها و امیالی متفاوت از آنها دارند که عامل رفتارشان میشود؟برای بررسی این سوال پژوهشگران مختلف تکالیف متفاوتی را گسترش دادهاند تا بدین وسیله مشخص سازند که کودکان چگونه میتوانند افکار و اعمال دیگران را پیشبینی کنند و چه چیزی درباره ذهنهای سایر افراد میدانند(بورکلند،2000).
به طور کلی برای ارزیابی باور غلط در کودکان از دو تکلیف زیر به طور گسترده استفاده شده است: 1-تکلیف پیشبینی عمل یا انتقال غیر منتظره(ویمر و پرنر، 1983): در این تکلیف کودک با یک نمایش عروسکی مواجه میگردد که در آن از دو عروسک و سه قفسه استفاده میشود.
در حال حاضر تعداد زیادی از پژوهشگران ادعا میکنند که تکالیف باور غلط و به طور کلی تکالیف نظریه ذهن بیجهت مشکل هستند و اگر در تکالیف به صورت مناسبی تجدیدنظر شود، کودکان سه ساله نیز میتوانند استدلال باور غلط را نشان دهند (ولمن و همکاران،2001)."